جرم در ویلا ترسناک ؛ ملاقات با یک مرد عاشقانه با مرد پول

جرم در ویلا ترسناک ؛ ملاقات با یک مرد عاشقانه با مرد پول

جنایتکاران این باند مخوف در اکتبر سال جاری آغاز شد که پسر پسر پسر پسر با اشاره به پلیس اطلاعات مشهد ، گفت پدرش از ترکیه به ایران آمده است و هیچ اطلاعاتی در مورد وی ندارد.

به گفته خراسان ، با توجه به اهمیت این موضوع ، پرونده ای در پلیس تشکیل شده و ردیابی اطلاعات در دستور کار افسران جنایی قرار گرفته است. اما بیش از یک هفته قبل از خانواده نگذشته بود ، خانواده احمد شهیر تصاویر دلهره آور از مرد 6 ساله را از طریق رسانه های اجتماعی دریافت کردند که گروگان ها خواستار پرداخت پنج واحد کامل بیت کوین بودند. هنگامی که این تصاویر و فیلم ها به دست کارآگاهان رسیدند ، بلافاصله مشخص شد که گروگان های مخوف گروگان های خود را کشته اند و اکنون قصد دارند تصاویر جسد را باج خواهی کنند.

اینگونه بود که روند تحقیقات کاملاً تغییر کرد و این پرونده هنگامی که سرتیپ احمد ناغانی ، گروه تخصصی از کارآگاهان جنایی ، در مورد داستان گروگان گیری بحث کرد ، این پرونده رنگ جنایی به خود گرفت.

در همین حال ، گروگان ها ، که با هوشیاری پلیس در خانواده گروگان شکست خورده اند ، تلاش کردند تا اخاذی خود را به روش دیگری ادامه دهند. در تماس های بعدی ، آنها ادعا کردند که آنها مایل به اعلام محل دفن با قیمت 6000 دلار هستند. آنها ادعا كردند كه اگر مبالغ به صربستان تحویل داده شود ، آنها محل دقیق دفن در منطقه شاندیز مشهاد را فراهم می كنند.

از طرف دیگر ، گروه کارآگاهان از تکنیک های تخصصی کارآگاه و تصاویر بدن از باغ در روستای فراه آباد شاندیز استفاده می کردند ، اما خادم گاردلا افغانستان فقط یک کارت شناسایی را به کارآگاهان تهیه کرد و ادعا کرد که ویلا را به یک زوج جوان افغان داده است.

بلافاصله مشخصات کارت شناسایی مشخص شد و کارت یک کارتن بزرگراه 100 متری پیدا شد. به همین دلیل ، تلاش های کارآگاهان -تلاش های ویژه با راهنمایی های ویژه و دستورالعمل های دکتر Sadegh Safari ، قاضی ویژه قتل از پیش تعیین شده مشهاد ، وارد مرحله جدیدی شد و با دستگیری چندین مظنون ، صاحب سیم کارت سرانجام به عنوان یک مرد معتاد و کارتونی شناخته شد.

تحقیقات مداوم نشان داد که مرد معتاد به مبلغ 6000 دلار پول نقد موتورسواری خود را به موتور سیکلت داده بود و ادعا می کرد از افغانستان آمده است و به خانواده اش نیاز به تماس تلفنی دارد. تحقیقات بیشتر همچنین حاکی از آن است که گروگان های مخوف از طریق یک برنامه ریزی خاص و از طریق واسطه ها ، یک باغ در شاندیز را اجاره می کردند.

تحقیقات پلیس ادامه داد كه چهار مورد دیگر گروگان در حال گروگان در افغانستان روی میز كارآگاه باز شده است ، و گروهی از كارآگاهان به سرپرستی سرهنگ محمد بغر پهلوان ، رئیس دایره اطلاعات دائمی ، به ویژه پس از داستان اتباع افغانستان دنبال شدند.

سرانجام ، پس از مدتی ، برخی از اعضای باند گروگان مخوف افغانستان دستگیر شدند که نشان داد که چهار نفر از آنها در گرفتن احمد شاهیر (قربانی افغان) شرکت داشتند. پرونده گروگان های مخوف از اهمیت ویژه ای برخوردار بود ، و قاضی دکتر سادگ سادغ به ویژه روی پرونده جنایی متمرکز شد و دستورات محرمانه ای را برای دستگیری باند گروگان مخوف صادر کرد.

در حالی که اقدامات تجربی و راهنمایی تجربی سرتیپ محمد کاظم تقوی ، اخاذی 6000 گروگان ، پس از 7 روز شکست خورده بود ، برخی از فراری ها گروگان فرزندان افغان نیز در دسامبر سال 2008 دستگیر شدند و به این ترتیب داستان قتل احمد شاههیر. یک مرد کارخانه افغانستان ، که حدود 5 روز توسط گروگان ها اسیر شد ، به مبادله ارزی اشاره کرد که اعضای دیگر باند خود را از Türkiye تا تهران داشت.

قرار بود این زن با استفاده از دوستداران فریبنده در یک رستوران گران قیمت با او ملاقات کند. اما 6 ساله ادعا کرد که او تمام نشده است و اعضای باند 6 ساله دیگر ، “فرشته” (نام مستعار) ، به مرد Sarraf فرستاده شده اند.

با این اعترافات ، مأمورین بلافاصله به Ali-Kho (یکی از متهمین دستگیر شده در پرونده گروگان مرد کارخانه) رفتند و او را تحت نظارت سؤالات فنی قرار دادند زیرا یک زن 6 ساله ادعا می کرد نقش مهمی در آوردن سارامان به تهران ایفا کرده است.

مدتی نگذشت که آلی خو راز باغ وحشت را فاش کرد و گفت: “من در یک جشن با دختری به نام” Z “آشنا شدم و از او خواستم که با احمد شاهیر (سارف) دوستانه باشد. ما در منطقه سایبربا یک باغ را اجاره کردیم. زمان او را با چوب مورد اصابت قرار دادیم. “خالد افغانی” طناب را به گردن او انداخت.

پس از اعترافات متهمان ، نجات دهنده های آتش نشانی بلافاصله به دستور قاضی ویژه مشهاد به باغ رفتند و جسد احمد شاهیر را از زمین بیرون کشیدند. با کشف این جسد ، پرونده مجرمان مخوف بسیار مهم شد زیرا برخی از گروگان های فراری هنوز هم بودند. مدتی نگذشت که قاضی شعبه 4 دادستان عمومی مشهاد و دادستان انقلابی از کارآگاهان خواست تا دستگیری خالد افغانستان را در اولویت قرار دهند و اطلاعاتی را ارائه دهند.

در حالی که تحقیقات در مورد پرونده گروگان های وحشتناک در حال نزدیک شدن به مراحل پایانی آنها بود ، گروهی از افسران پلیس به رهبری کاپیتان هاشمی (افسر) ، پس از یک ماه ردیابی گسترده که خالد به مهرشهر در کارج فرار کرده بود ، به سرنخ هایی رسیدند.

بنابراین ، تحقیقات ظریف برای شناسایی مکان دقیق مخفیگاه وی با تأکید بر قاضی سافاری ادامه یافت و سرانجام مشخص شد که وی و همسرش به عنوان سرپرست و نگهبان در یک مجتمع مسکونی جعلی کار می کنند. مشاهدات اطلاعاتی به زودی به پایان رسید و گروه کارآگاه او را در یک عمل غافلگیرکننده به دام انداخت و در اواخر ماه فوریه به مشهاد منتقل شد.

عضو اصلی این باند ، که در ابتدا سعی در نشان دادن خود از داستان گروگانگیری داشت ، اعتراف کرد که وقتی در شاخه ویژه پرونده های جنایی علیه شواهد و مستندات بود ، اعتراف کرد و جنبه های جدیدی از جرم را در ویلا وحشت نشان داد.

وی گفت: “طراحی و برنامه ریزی گروگان با Ali-Kho گروگان بود ، اما وقتی یکی از همدستان من با احمد شاهیر (قربانی) مورد استقبال قرار گرفت ، هر دو آنها زیر آب رفتند ، در این لحظه من خودم را به استخر انداختم.” یکی دیگر از اعضای این باند با چاقو با چاقو به او اصابت می کرد ، اما وقتی بدن او را بیرون کشیدیم ، طناب را به دور گردن او بستم تا اینکه او بیهوش شود. سپس بدن بی جان او را به یک باغ متعلق به یکی دیگر از همدستان خود بردیم و در آنجا دفن کردیم.

با توجه به اهمیت و حساسیت مجرمان چهار عضو این باند نقاب دار ، تحقیقات بیشتر در مورد جنایات وحشتناک آنها ادامه دارد.