اینگرید برگمن (اینگرید برگمن) یکی از برجسته ترین بازیگران زن سینمای جهان بود که با زیبایی طبیعی، استعداد منحصر به فرد و شخصیت متمایز خود می دانست چگونه خود را به عنوان یک ستاره جهانی تثبیت کند. او در 29 آگوست 1915 در استکهلم سوئد به دنیا آمد و در جوانی والدین خود را از دست داد. این تجربه تلخ باعث شد اینگرید از همان ابتدا شخصیتی قوی و مستقل پیدا کند.
برگمن پس از ورود به مدرسه درام استکهلم به سرعت توجه ها را به خود جلب کرد و با بازی در فیلم سوئدی Intermezzo در سال 1936 به شهرت رسید. این فیلم دروازه او به هالیوود شد و به سرعت تبدیل به یک ستاره جهانی شد. بازی در فیلم هایی مانند کازابلانکا، چراغ گاز، جادو شدهو بدنام او را به یکی از محبوب ترین و موفق ترین بازیگران عصر طلایی هالیوود تبدیل کرد.
اما زندگی شخصی برگمن به اندازه زندگی حرفه ای او پرفراز و نشیب بود. او زنی بود که بین تعهدات خانوادگی، عشق و شغلی گیر کرده بود که همه چیز را از او می طلبید. داستان زندگی او، به ویژه عاشقانه او با کارگردان ایتالیایی روبرتو روسلینی، به یکی از بزرگترین رسوایی های هالیوود در قرن بیستم تبدیل شد.
ازدواج اول با پیتر لیندستروم و چالش های زندگی خانوادگی
اینگرید برگمن در سال 1937 با پتر لیندستروم، پزشک سوئدی ازدواج کرد. این ازدواج در ابتدا پایگاه امنی برای برگمان بود، زیرا او هنوز به شهرت جهانی دست نیافته بود و زندگی آرام و عادی در سوئد داشت. حاصل این ازدواج تولد دخترشان پیا لیندستروم در سال 1938 بود.
لیندستروم مردی محافظه کار و سنی مذهب بود. او زندگی آرام و با ثبات را ترجیح می داد، در حالی که برگمان به دلیل حرفه اش مدام در سفر بود و در فیلم های مختلفی بازی می کرد. این تفاوت در سبک زندگی در طول زمان روابط آنها را تیره کرد. برگمن از یک طرف سعی می کرد مادر و همسر خوبی باشد و از طرف دیگر شغلی که دوست داشت او را از خانه دور کرد.
تولد پیا نتوانست جای خالی این زوج را پر کند. لیندستروم احساس می کرد که برگمن بیش از حد به حرفه خود اهمیت می دهد و خانواده اش در رتبه دوم قرار دارند. این احساس به تدریج باعث سردی در روابط آنها شد.
دیدار سرنوشت ساز با روبرتو روسلینی
در سال 1949، اینگرید برگمن در فیلم استرومبولی بازی کرد.استرومبولی) به ایتالیا سفر کرد. او در طول این پروژه با روبرتو روسلینی، کارگردان برجسته ایتالیایی آشنا شد. روسلینی که با فیلمهای نئورئالیستیاش مانند «رم، شهر بیدفاع» شناخته میشود.رم، شهر باز) و “پایزان” (بسیار) معروف بود، مردی بود با بینش های بدیع و جذاب.
در ابتدا رابطه آنها کاملاً حرفه ای بود، اما خیلی زود به یک عشق عمیق و پرشور تبدیل شد. روسلینی با شخصیت کاریزماتیک و بینش متفاوتش از زندگی و سینما دنیای جدیدی را به برگمان نشان داد. برگمن که در زندگی زناشویی خود احساس خفگی می کرد، به شدت جذب این رابطه می شد.
اما این عشق عواقبی فراتر از زندگی شخصی او داشت. رابطه برگمن و روسلینی زمانی شروع شد که هر دو هنوز در ازدواج قبلی خود بودند. این موضوع باعث شد که خبر رابطه آنها به سرعت به جنجال بزرگی تبدیل شود.
قضاوت های اخلاقی و واکنش های اجتماعی.
وقتی خبر عشق برگمان و روسلینی منتشر شد، رسانه ها و مردم به شدت واکنش نشان دادند. برگمان که تا آن زمان به عنوان زنی با اخلاق و نمونه شناخته می شد، ناگهان هدف حملات شدید رسانه ای و اجتماعی قرار گرفت. برخی روزنامه ها او را «خائن به خانواده» و «زن بداخلاق» نامیدند.
حتی سیاستمداران آمریکایی نیز درگیر این موضوع شدند و یکی از سناتورهای آمریکایی آن را “تهدیدی برای ارزش های اخلاقی جامعه” خواند. این واکنش ها باعث شد برگمان برای مدتی از هالیوود طرد شود.
اما برگمن به جای انکار یا پنهان کردن رابطه آنها، تصمیم گرفت با همه اینها روبرو شود. او در سال 1950 از پیتر لیندستروم طلاق گرفت و با روبرتو روسلینی ازدواج کرد. این ازدواج نقطه عطفی در زندگی او بود.
زندگی با روسلینی و چالش های جدید
پس از ازدواج، اینگرید برگمن و روبرتو روسلینی زندگی پرماجرا و چالش برانگیزی را آغاز کردند. آنها سه فرزند داشتند: یک پسر به نام روبرتینو و دو دختر دوقلو به نام های ایزابلا و ایزوتا.
روسلینی تلاش کرد تا برگمان را به عنوان بازیگر اصلی سینمای اروپا معرفی کند و در چندین پروژه از جمله همکاری کرد. اروپا 51 و سفر به ایتالیابا او همکاری کرد. اما این فیلمها هرگز موفقیت فیلمهای برگمن در هالیوود را تکرار نکردند و منتقدان نظرات متفاوتی در مورد آنها داشتند.
رابطه بین برگمان و روسلینی نیز عاری از جنجال رسانه ای نبود. شخصیت خلاق اما سختگیر روسلینی باعث ایجاد تنش در زندگی مشترک آنها شد. سرانجام این ازدواج نیز به پایان رسید و برگمان دوباره مجرد شد.
به هالیوود بازگردید و شهرت را دوباره به دست آورید.
برگمن پس از جدایی از روسلینی به هالیوود بازگشت و در فیلم “آناستازیا” بازی کرد.آناستازیا) در سال 1956 توانست اعتبار و شهرت خود را بازیابد. این فیلم که داستان زنی با هویت مرموز را روایت میکند، به برگمن کمک کرد تا خود را به عنوان یکی از بزرگترین بازیگران هالیوود بازگرداند. او برای این نقش برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر زن شد.
زنی بین عشق، هنر و قضاوت.
اینگرید برگمن زنی بود که بین تعهدات خانوادگی، عشق و شغلی که عاشقانه به آن وابسته بود گیر کرده بود. او با تصمیمات خود نه تنها مسیر زندگی خود را تغییر داد، بلکه بینشی را که جامعه از زنان در سینما داشت نیز تغییر داد. داستان او، فراتر از جنجال ها و محاکمه ها، نمادی از انسانیت و پیچیدگی های زندگی است. برگمن نشان داد که عشق و هنر گاه نیازمند فداکاری های بزرگ است و پذیرش اشتباهات و حرکت رو به جلو بخشی از سفر هر انسانی است.
این مقالات را نیز بخوانید
ارسال نقد و بررسی