رازهای پشت پرده: حقایقی که به ندرت درباره سریال تصور می کنیم!

رازهای پشت پرده: حقایقی که به ندرت درباره سریال تصور می کنیم!

سریال ها همیشه در مرکز توجه مردم هستند و میلیون ها نفر را در سراسر جهان به خود جذب می کنند. اما در پشت صحنه، چیزهای زیادی وجود دارد که شما به عنوان یک بیننده هرگز نمی دانید. این حقایق و رازهای پشت صحنه نه تنها به جذابیت تولیدات تلویزیونی می افزاید، بلکه نشان دهنده تلاش ها و چالش هایی است که گروه های سازنده در طول ساخت این آثار با آن مواجه هستند. از لحظات فنی پیچیده گرفته تا انتخاب بازیگران غافلگیرکننده و جزئیات دیده نشده، همه اینها در پشت صحنه اتفاق می افتد.


1. شیرین کاری های عالی و تمرینات سخت.

صحنه های اکشن در سریال ها همیشه بینندگان را تحت تاثیر قرار می دهند، اما اتفاقاتی که پشت دوربین می افتد به همان اندازه هیجان انگیز است. بسیاری از این صحنه ها با بدلکاران حرفه ای فیلمبرداری می شوند، زیرا خطر آسیب دیدن بازیگران اصلی بالاست. برای این صحنه ها، بدلکاران تحت تمرینات بدنی شدید و سختی قرار می گیرند تا حرکاتشان دقیق و واقعی به نظر برسد. آنها باید توانایی های ورزشی بالایی داشته باشند و بتوانند موقعیت های خطرناک را مدیریت کنند.

در نمایش‌هایی مانند «بازی تاج و تخت»، صحنه‌های نبرد به دلیل جزئیات زیاد، به چندین هفته تمرین نیاز داشت. کیت هرینگتون و گوندولین کریستی مجبور بودند با شمشیرهای وزن واقعی تمرین کنند تا حرکاتشان طبیعی به نظر برسد. در برخی موارد بدلکاران به شدت مجروح شدند اما فیلمبرداری ادامه داشت. حتی بازیگران اصلی هم گاهی مجبور می شوند صحنه های سختی را اجرا کنند و آموزش های ویژه ای برای آن ببینند. به عنوان مثال در سریال Arrow، استیون امل (استیون امل) بسیاری از صحنه های مبارزه را خودش انجام داد که باعث شد طرفداران او را یک قهرمان واقعی بنامند. این تلاش‌ها فقط برای واقعی‌تر کردن صحنه‌ها نیست. بلکه باعث می شود بینندگان بیشتر با شخصیت ها ارتباط برقرار کنند.


2. تزئینات شگفت انگیز و گران قیمت.

ساخت دکورهای دقیق و واقع گرایانه یکی از پیچیده ترین قسمت های تولید یک سریال تلویزیونی است. گاهی این دکورها آنقدر پرجزئیات و پرهزینه هستند که حتی خود بازیگران هم تعجب می کنند. در سریال «تاج»، بازسازی کاخ باکینگهام با چنان دقتی انجام شد که بسیاری از بینندگان تصور کردند که فیلمبرداری در واقع در لوکیشن اصلی انجام شده است. هر قسمت از ست ها با دقت طراحی شده بود، از دیوارهای تزئین شده گرفته تا پرده ها و قالیچه های دستبافت. در بازی تاج و تخت، شهر تخیلی King's Landing با استفاده از مکان‌هایی در کرواسی ساخته شد و سپس با جلوه‌های ویژه دیجیتال ترکیب شد تا جزئیات را افزایش دهد. برخی از دکورها نیز آنقدر بزرگ هستند که به عنوان سازه های دائمی در مکان های فیلمبرداری باقی می مانند. به عنوان مثال، در سریال «فرار از زندان»، سازندگان مجبور بودند برای رسیدن به فضایی واقع گرایانه، یک زندان متروکه واقعی را به طور کامل بازسازی کنند. این تزیینات نه تنها به جذابیت بصری می افزایند، بلکه بینندگان را در داستان غرق می کنند و احساس می کنند که در دنیای سریال هستند.


3. صفحه سبز و جلوه های ویژه پیشرفته.

بسیاری از صحنه هایی که به نظر می رسد در محل فیلمبرداری شده اند در واقع در استودیوهایی با صفحه سبز و جلوه های ویژه دیجیتال انجام شده است. این تکنیک به سازندگان اجازه می دهد تا یک دنیای فانتزی یا صحنه های غیرممکن مانند انفجارهای عظیم یا هیولاهای غول پیکر بسازند. در سریال Stranger Things، هیولای Demogorgon با استفاده از ترکیبی از لباس فیزیکی و جلوه های دیجیتال طراحی شد. در صحنه‌هایی با این موجود، بازیگران باید به کپی‌های ساده یا نشانگرهای حرکتی نگاه می‌کردند و واکنش‌های خود را نشان می‌دادند. در سریال «بازی تاج و تخت» صحنه هایی مانند اژدهای دنریس با استفاده از فناوری CGI طراحی شد و بازیگران به جای اژدها در مقابل سازه ای سبز رنگ قرار گرفتند. حتی محیط هایی مانند دیوار عظیم یخی شمالی (The Wall) به طور کامل با جلوه های دیجیتال ساخته شده اند. این روش به کارگردانان اجازه می دهد تا به تخیل خود آزادی کامل بدهند و صحنه هایی را خلق کنند که در واقعیت فیلمبرداری نمی شوند.


4. اشتباهات پشت صحنه که باعث شد وارد سریال شود

گاهی اوقات اشتباهات کوچک در فیلمبرداری آن را به نسخه نهایی سریال تبدیل می کند و به بخش های نمادین تبدیل می شود. این رویدادها معمولاً طبیعی نگه داشته می شوند یا برای افزودن حس واقع گرایی. یکی از معروف ترین اشتباهات در بازی تاج و تخت رخ داد، جایی که یک فنجان قهوه استارباکس در یک صحنه ضیافت روی میز ظاهر شد و به سرعت تبدیل به موضوعی پرطرفدار در رسانه های اجتماعی شد. در «بریکینگ بد» صحنه ای که والتر وایت در حال صحبت با تلفن است و ناگهان قطع می شود، در واقع یک خطای فنی بود، اما در نسخه نهایی باقی ماند زیرا با فضای پرتنش داستان همخوانی داشت. این خطاها نشان می دهد که حتی در پروژه هایی با بودجه های کلان نیز ممکن است شکست رخ دهد، اما برخی از این شکست ها بر جذابیت و محبوبیت سریال می افزاید.


5. انتخاب بازیگران غیرمنتظره.

گاهی اوقات بازیگرانی که تبدیل به شخصیت‌های محبوب می‌شوند، در اصل نقش‌های دیگری را بازی می‌کردند یا اصلاً مورد نظر کارگردان نبودند. در سریال «دوستان» قرار بود نقش جوی به بازیگر دیگری داده شود اما مت لبلانک با یک ممیزی مفرح و غیررسمی توانست نظر کارگردان را به خود جلب کند. او در زمان تست بازیگری فقط چند دلار در جیب داشت و پس از پذیرفتن این نقش به سرعت به یکی از نمادهای سریال تبدیل شد. در سریال «گمشده» شخصیت ساویر (سویر) در ابتدا قرار بود یک آدم کش شهری باشد، اما جاش هالووی (جاش هالووی) به دلیل ظاهر خاص و بازی چشمگیرش به عنوان یکی از نقش های اصلی سریال انتخاب شد. . این تصمیمات نشان می دهد که گاهی شانس و آزمایش های ناگهانی می تواند مسیر حرفه ای بازیگران را تغییر دهد و شخصیت های ماندگاری را خلق کند.


6. تمام صحنه ها را از داستان حذف کنید.

در پشت صحنه هر سریال صحنه ها و داستان هایی وجود دارد که به دلایل مختلف از نسخه نهایی حذف می شوند. این صحنه ها ممکن است به دلایل زمان بندی، تغییرات طرح یا حتی مسائل فنی از دست بروند. در سریال «خانه پوشالی» صحنه هایی که بیشتر به گذشته شخصیت فرانک آندروود (فرانک آندروود) می پرداخت، در نهایت برای حفظ رمز و راز شخصیت اصلی از فیلمبرداری حذف شدند. این تغییرات می تواند به بازسازی داستان کمک کند تا آنچه در نهایت به مخاطب ارائه می شود دقیق تر و جذاب تر باشد. در سریال وایکینگ ها یکی از شخصیت های کلیدی که به دلایل مختلف از داستان حذف شده بود، به دلیل پیچیدگی های بیش از حد داستان و نیاز به تمرکز بیشتر روی شخصیت های اصلی، از فیلمنامه کنار گذاشته شد. گاهی اوقات این صحنه‌ها بعداً در نسخه‌های ویژه یا DVD منتشر می‌شوند، اما به ندرت تأثیر عمده‌ای بر داستان کلی می‌گذارند. اما وقتی این صحنه ها حذف می شوند، مخاطب نمی داند کدام لحظات داستان به کلی تغییر کرده است.


7. تغییرات در فیلمنامه در حین تولید.

بسیاری از سریال ها در طول تولید دستخوش تغییرات و اصلاحات مهمی می شوند. کارگردانان و فیلمنامه نویسان اغلب در طول مراحل فیلمبرداری تصمیم می گیرند که داستان را در مسیر جدیدی قرار دهند یا حتی برخی از شخصیت ها را به شیوه ای متفاوت توسعه دهند. در سریال Lost داستان ها و مسیرهای متفاوتی در اواسط تولید به دلایل مختلفی تغییر کرد که یکی از آنها واکنش تماشاگران به شخصیت ها و درک متفاوت آنها از آنها بود. بازی تاج و تخت نیز داستان هایی را از کتاب ها به سریال اقتباس کرده است، اما در برخی موارد نویسندگان به دلیل محدودیت زمانی یا تغییرات در تیم سازنده، تغییرات عمده ای در داستان ایجاد کردند. در یکی از بدنام ترین موارد، سرنوشت برخی از شخصیت های سریال با آنچه در کتاب ها نوشته شده بود تفاوت زیادی داشت. این تغییرات، چه به دلیل نیازهای تولید یا تصمیمات خلاقانه، اغلب منجر به متفاوت شدن سریال از نظر طرح یا شخصیت با آنچه در ابتدا در نظر گرفته شده بود، می شود.


8. هزینه های نجومی برای جزئیات کوچک

جزئیات کوچک در سریال می تواند هزینه های هنگفتی داشته باشد که مخاطبان حتی متوجه آن نشوند. این جزئیات شامل طراحی لباس، ست، لوازم جانبی و حتی آرایش مفصل می شود. در سریال «تاج»، طراحی لباس ملکه الیزابت دوم برای تاجگذاری بیش از 30 هزار دلار هزینه داشت تا با نسخه سلطنتی مطابقت داشته باشد. برای هر مجموعه، هر لباس و هر شی، باید اطمینان حاصل شود که تاریخ نگاری دقیقی انجام می شود تا احساس واقعیت و اصالت در مخاطب ایجاد شود. حتی در بازی تاج و تخت، هر کلاه ایمنی یا زره‌ای که شخصیت‌ها بر سر می‌گذارند باید متناسب با دنیای فانتزی سریال طراحی می‌شد، فرآیندی پرهزینه و زمان‌بر. اگرچه ممکن است این هزینه ها در ابتدا کم به نظر برسند، اما در نهایت تاثیر زیادی بر تجربه کلی مخاطب و کیفیت کار دارند.


9. مشکلات فنی در پشت صحنه

در بسیاری از تولیدات بزرگ، مشکلات فنی و مشکلات غیرمنتظره ای به وجود می آید که می تواند روند فیلمبرداری را تحت تاثیر قرار دهد. از خرابی تجهیزات و مشکلات نور گرفته تا تغییرات لحظه ای فیلمنامه به دلیل شرایط آب و هوایی یا سایر مشکلات بیرونی، ساخت یک سریال همیشه با چالش های زیادی مواجه است. در سریال «بازی تاج و تخت» یکی از معروف ترین اشتباهات ترک یک فنجان قهوه استارباکس در یکی از صحنه ها بود که در نسخه نهایی سریال باقی ماند و به سوژه داغ اینترنت تبدیل شد. این مشکلات فنی می تواند تاثیر زیادی بر تولیدات تلویزیونی داشته باشد، به ویژه پروژه هایی که بر دقت و کیفیت بسیار بالا تاکید دارند. حتی گاهی اوقات، مشکلات فنی مانند قطع برق یا آسیب به دوربین ها می تواند باعث تاخیر در روند تولید یا تغییر صحنه شود.


10. تأثیرات روانی بر بازیگران.

نقش هایی که بازیگران بازی می کنند اغلب تأثیر عمیقی بر روان آنها می گذارد. بسیاری از بازیگران، به ویژه آنهایی که نقش های سنگین و پیچیده را بازی می کنند، تحت فشار روحی زیادی هستند و ممکن است پس از پایان پروژه به زمان نیاز داشته باشند تا بهبود یابند. هیث لجر (هیت لجر) برای ایفای نقش جوکر در «شوالیه تاریکی» و بدین ترتیب به عمق شخصیت نفوذ کرد، چندین ماه در خلوت زندگی کرد. پس از اتمام فیلمبرداری، او تحت استرس زیادی قرار گرفت. در سریال «بریکینگ بد» برایان کرانستون (برایان کرانستون) برای ایفای نقش شخصیت والتر وایت مدت ها دچار تغییرات ذهنی شد و گاه در شرایطی قرار گرفت که نقش های مشابهی را در دنیای واقعی تجربه کرد. این تجربیات نشان می دهد که نقش های دشوار می تواند تأثیرات روانی قابل توجهی بر بازیگرانی داشته باشد که نیاز به مراقبت و حمایت دارند. بازیگران سریال‌ها و فیلم‌های سنگین اغلب پس از پایان پروژه‌ها احساس خستگی عاطفی می‌کنند و برای بهبودی نیاز به زمان دارند.


این مقالات را نیز بخوانید