تصویر جالبی از الهام حمیدی در فضای مجازی منتشر شده است.
به گزارش بازیگرها، در این تصویر الهام حمیدی چادر سر کرده، در حالی که میکاپ غلیظی بر چهره دارد.
چگونگی بازی الهام حمیدی در خیلی دور خیلی نزدیک
یادم هست آقای میرکریمی آگهی کرده بود در روزنامه برای پیداکردن کسی که پرستاری بداند یا دانشجوی پزشکی باشد و مسلط به گویش مشهدی.
با اینکه قبلا در سینما و تلویزیون بازی کرده بودم، رفتم و تست دادم. البته نظر ایشان بیشتر این بود که نمیخواستند بازیگر آن نقش چهره باشد و دنبال یک بازیگر بومی میگشتند.
فیلم دو شخصیت اصلی و تاثیرگذار داشت؛ دکتر جوان خراسانی و پزشکی که آقای مسعود رایگان نقش آن را بازی کرد.
قهرمان داستان با ماجراهایی برخورد میکرد که کم کم به خودشناسی و خداشناسی میرسید و دختر جوان حکم یک فرشته را برای دکتر داشت.
خود آقای میرکریمی تحلیلش این بود که خدا فرشتهای سر راهش قرار میدهد تا به یکسری چیزها برسد.
من رفتم وتست دادم و خودم خیلی امید نداشتم. آن موقع «مسافری از هند» پخش شده بود و همه من را به نام «پروانا» میشناختند.
هر جا میرفتم، پروانه پروانه از دهان مردم نمیافتاد. روی این حساب با ناامیدی تمام تست دادم و همان جا دیدم آقای میرکریمی گویش برایش خیلی مهم است.
من متولد تهرانم و هدفم این بود که فقط من را هم ببینند. دیدند و گفتند برای نقش دختر «خیلی زود، خیلی نزدیک» خیلی شیک هستم!
درواقع ایشان یک دختر خیلی روستایی میخواست و من هم چون نمیدانستم داستان چیست تیپ زده و رفته بودم. در دفتر باز بود و گروه گروه دخترها میآمدند برای تست.
تماس مجدد
خلاصه گذشت و چند وقت بعد، یکی دو هفته بعد شاید مدیر تولید پروژه زنگ زد و گفت که آقای میرکریمی خواسته من بروم دفتر با هم حرف بزنیم.
خیلی خوشحال شدم و خدا را شکر کردم. وقتی رفتم، گفتند باید تست بزنیم روی صورت ببینیم گریم جواب میدهد برای بومی و رسوتایی بودن یا نه.
بعد آقای میرکریمی به من گفت «ببینم میتوانی کاری بکنی نقش پروانه از ذهن مردم پاک شود؟» میگفت
«فیلم من دو تا نقش بیشتر ندارد و نمیخواهم وقتی مردم میروند سینما، یاد شخصیت پروانه بیفتند. اگر میتوانی این قول را به من بدهی، قرارداد ببندیم؟ گویش را هم باید هر روز کار کنی.»
به هر حال، من با ترس و دلهره خیلی زیاد قرارداد بستم و با خودم میگفتم خدایا! کمک کن این اتفاق رقم بخورد و واقعا هم همین طور شد.
خیلی از کسانی که فیلم را دیدند در همان اکران جشنواره، فکر کرده بودند من بازیگر بومی ام. بعد از اینکه قرارداد بستم، خواب و خوراک نداشتم؛ شبانه روز زندگی میکردم با نقش و در خواب با لهجه خراسانی حرف میزدم.
از من ته لهجه خواسته بودند نه لهجه غلیظ. به هر حال، دختر تحصیلکرده بود، درس خوانده، دکتر شده و برگشته بود روستای خودش. و به همین دلیل میبایست گویش او با پیرزن و پیرمرد روستایی فرق میکرد.
فقط یک ته لهجه میخواست که بدانیم برای آنجاست. میدانید که لهجه کامل داشتن خیلی راحتتر است تا ته لهجه.
نوشته عکس/ تلفیق گریم و چادر در تیپ جدید الهام حمیدی اولین بار در بازیگرها. پدیدار شد.
ارسال نقد و بررسی