زندان ، پرداخت دیات و کار اجباری مجازات دو دوست است که در یک عمل نفرت انگیز یک پسر جوان را آتش زدند. این حکم صادر شد در حالی که پسر جوان با وجود سوختگی شدید ، به طرز حیرت انگیزی زنده مانده است.
گزارش اعتماد آنلایناین پرونده یک سال پیش آغاز شد که پسری جوان به نام حمید به بیمارستان در غرب تهران منتقل شد. افرادی که حمید را به بیمارستان منتقل کرده بودند گفتند که وی عمداً در گاراژ آتش گرفته است.
پزشکان در ابتدا به دلیل سوختگی شدید حمید امیدوار به زنده ماندن نبودند ، اما آنها شروع به معالجه پزشکی کردند. از طرف دیگر ، برادر حمید از پلیس شکایت کرد و گفت: شاهدان می گویند دو نفر ، یعنی پام و آدل ، یک بنزین 2 لیتری را بر روی برادرم خالی کردند و او را آتش زدند.
بنابراین ، ردیابی این دو متهم آغاز شد و مشخص شد که آنها در مکانی ناشناخته فرار کرده و پنهان شده اند.
با تلاش برای دستگیری متهمان ، حمید به روشی باورنکردنی باورنکردنی بود. هنگامی که او توانست صحبت کند ، در مورد داستانی که برای او اتفاق افتاده بود گفت: “یکی از بچه های من این پیام را به نام پیام صدا کرد و بدون هیچ دلیلی شروع به توهین کرد.” او از من خواست که به گاراژ در Sattarkhan بروم. من نمی دانستم داستانی که به گاراژ رفتم چیست. در همان زمان ، مردی به نام آدل ، که دوست پیام بود ، رسید. او لباس هایش را گرفت و گفت که می خواهد مرا زنده سوزاند. من از آنها پرسیدم که چند بار با من بودند ، اما آنها جواب ندادند. آنها یک گالن بنزینی 2 لیتری را روی سر من ریختند. پیام فندک و من آتش گرفتیم. همانطور که من فریاد می کشیدم ، آنها می خندیدند. با صدای من ، افراد محلی وارد آتش شدند و آتش را خاموش کردند. آنها مرا به بیمارستان بردند.
مأموران برای اولین بار فیلم دوربین مدار بسته را در گاراژ مرور کردند. در این فیلم مشخص شد که این دو متهم پس از سوزاندن پسر جوان ، خوشحال شدند.
سرانجام ، دو متهم در مخفیگاه خود در اطراف تهران شناسایی و دستگیر شدند. هنگامی که آنها در جدول بازجویی نشستند ، گفتند که حمید به اشتباه آتش گرفت.
سرانجام ، کیفرخواست برای پیام و عدالت به اتهام شروع قتل صادر شد و پرونده آنها به شعبه دوم دادگاه کیفری تهران ارسال شد.
در این جلسه ، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و گفت: “با توجه به اینکه شدت جراحات به حدی است که پول خون بیش از پول خون کامل یک انسان است و از طرف دیگر قربانی به گفته کارشناسان پزشکی قانونی ، برای متهمین به اتهامات ، من از رفتار معمولی و شروع قتل می خواهم.
حمید در ادامه ایستاد و گفت: “من هنوز معالجه می کنم و به زندگی عادی برنگشته ام.” من پول خون را برای همه جراحات می خواهم و می خواهم که این دو متهم به مجازات محکوم شوند.
این پیام برای دفاع از خود ادامه یافت: “در محله ما ، مردی به نام حمید پشت سر ما سخنان بی ربط داشت. ما به اشتباه فکر می کردیم که شاکی به نام حمید این کار را انجام داده است ، بنابراین ما او را به گاراژ بردیم. من گالن بنزین را روی سر او ریختم و او را به آتش کشید تا مودب باشد.
سپس آدل ایستاد و گفت: “ما اشتباه کردیم و به دلیل شباهت اسمی ، شاکی را در گاراژ قرار دادیم و اکنون متاسفیم.”
سرانجام قضات وارد اشتیاق شدند و این پیام را به پنج سال زندان محکوم کردند و به خاطر قتل ، دیات را پرداخت کردند. به اتهام اتهامات مربوط به قتل متهم شد و به جرم توهین به یک سال زندان محکوم شد. قضات دادگاه ، به عنوان یک مجازات تکمیلی ، وی را به شش ماه کار اجباری در مرکز رفاه محکوم کردند.
ارسال نقد و بررسی