در این بخش از مطالب پایگاه خبری بازیگرها درباره نظرات بینندگان و کاربران درباره قسمت 22 پوست شیر (فصل۳قسمت۶) + نقد و بررسی و تحلیل مطلبی را برای شما آورده ایم با ما همراه باشید.
شما هم می‌توانید در انتهای مطلب و در بخش ارسال نظرات؛ دیدگاه خود را درباره قسمت ششم فصل سوم پوست شیر تحلیل و نقد و بررسی نمایید تا در این مطلب گنجانده شود.
نظر کاربران در مورد قسمت 22 سریال پوست شیر
نظر علیرضا خسرویان:
نظریه من اینه صدرا حاصل ارتباط نا مشروع صابر و خواهر رضا پروانه اس و از این جهت که مادرش یا دایی ش براش شناسنامه گرفتن هم فامیلی رضا پروانه س صابر در درگیری با منصور کشته نشده و با جراحی پلاستیک و هویت جدید بنام بهزاد اومده سرپرستی لیلا و ساحل را بر عهده گرفته به همین دلیل پس از اطلاع از زنده بودن ،نعیم، لیلا رو پرت کرد. بیرون تا برگرده پیش نعیم و اینکه بهزاد به لیلا گفته بود من مشکل دارم برای بارداری، کاملا دروغ گفت چون نمیخواست از زن صمیمی ترین دوستش بچه دار بشه مژگان به زمانی صیغه منصور بوده و طلاهایی که قایم کرده رو هم منصور بهش داده نزدیک شدن صدرا به ساحل طبق برنامه قبلی بوده ولی صدرا وسط راه واقعا عاشق ساحل میشه بخاطر همین مدام عذاب وجدان داره چرا که صدرا بوده که شمال رفتن ساحل رو به منصور لو داده و منصورم رفته سر وقتشون در ضمن منصور همون درختیه که شیرین گفت خیلی
نخبه س و خوب بلده گناهشو بندازه گردن یه آدم بی گناه علت قتلهاش هم بجز دختر مشکات میتونه
انتقام از دخترا باشه و احتمال داره به بار توسط یه دختری که قصد تعرض بهش داشته با ضربه ای که به ناحیه تناسلیش خورده عقیم شده باشه تابلو خونه بهزاد رو ساحل نکشیده و بچه دیگه بهزاد کشیده که توش نوشته شده من و بابا و مامام میریم باغ کاش منصور دیونه و مژگانم ،بیان افسر نفوذی آگاهی هم بنظر رسوله که اصرار داشت بره بازجویی و به منصور کد داد که مدرکی علیه ت نیست و به اعتراف به قتل صابر رو قبل از پایان بازجویی به مادر منصور اطلاع داد کسی که به ساحل شلیک ،کرد هر چند شک دارم که ساحل مرده باشه هم پسر علی استادیه که گفت یک ماهه آیفون خریدم و با موتور کار میکنم و منصور تو بازجویی گفت این آدرس منه برید تا قاتل فرار نکرده
———————–
نظر محمد:
سلام عزیزان خداکنه این نظر من به گوش کارگردان برسه ۱. من نمیدونم کارگردان با خودش چی فکر کرده روی موتور قاتل میاد که ساحلو بکشه گاز موتورو ول میکنه و حدود ۱۵ ثانیه ساحلو نگاه میکنه بعد تیر میزنه میخوره تو قلب ساحل بعد دوباره ۴ ثانیه بعد تیر دوم رو میزنه چجوری با عقل جور درمیاد که دو تا تیر رو میتونه تو قلب ساحل بزنه ینی صدرا سرعتشو با قاتل تنظیم کرده تا قاتل بتونه دو تا تیر بزنه تو قلب ساحل!!!!!!!!!
۲. صدرا به محض اینکه تیر اول رو زد همونجوری داره به راهش ادامه میده تا تیر دومو بزنه !!!!! یه نیش ترمز نزد!!!!!!
۳. هر کس جای صدرا بود به محض زدن تیر اول فرمون ماشین رو صاف میکرد رو موتور و موتور کله پا میشد
۴. بعد نعیم دید که ساحل رو میخواد تیر دوم رو بزنه چرا فرمون ماشین رو نچرخوند سمت موتور این چیزایی رو که دارم میگم حتی یه بچه در همچین مواقعی این عکس و العمل طبیعیه
۵. نعیم دید ساحل تیر خورد چرا به صدرا گفت وایستا!!!! نگفت شوت کن برو بیمارستان؟؟؟؟؟!!!!! اقای کارگردان فازت چیه؟؟؟
۶. اون مامورای لته نباید یه خشاب لااقل خالی میکردن سمت اون موتور!!!!!!
۷. منصور از کجا فهمید که ساحل کی مرخص شد و کجا از کدوم خیابون دارن میگذرن!!!!
۸. منصورو گرفتن چرا دوربین های امنیتی رو دنبال نمیکنن از باغ تا پیدا کنن اون پاترول الان کجاست و کی اون ماشین رو میرونده؟؟؟؟
۹. منصور رو گرفتن به جرم دزدی و ضرب و شتم عباس و هم دستی در قتل عباس که شاهدشم نعیمه و شیرین هم از جزییات ماجرا خبر داشته و میتونه شهادت بده باید سرش بره بالای دار همین کافیه برای منصور که به قتل ساحل هم اعتراف کنه من کاری به صابر ندارم که مادرش رضایت داد اصلا ازاد شدن منصور کار تخیلی هست که اگر منصور ازاد بشه این فیلم دیگه ارزش دیدن نداره چون کارگردان به شعور ادم توهین کرده
نظر نیما رضا پور:
لام وقت بخیر.من از اول سریال فقط تنهاترین شکم به صدرا هستش وون تو اون قسمت که صمد ادرس باغو داد چجور گروگانگیر فهمید که اونا دارن میان بعد بردن و گذاشتن ساحل به ماشین کمش ۱۰ دیقه زمان میبره پس آمار داشت که میان اونجا
یه چیزی رو هم بگم هرکی رفت دید لطفا یه پاسخ مثبت بهم بده که خوب اینو ذره بینی دیدم یانه.
تو اون قسمت که دارن تو اگاهی فیلم دوربین مدار بسته جاده رو میبینن بازانتیا تو جاده منتظر نعیم و دخترش هستن که بیان رد شن بعد زانیتا حرکت میکنه که دنبالشون بره دقیقا پنج ثانیه بعد رد شدن نعیم قبل اینکه زانتیا راه بیافته زوم کنین به وضوح دیده میشه که ماشین صدرا پشت سرش داره میره اما بااین تفاوت که تو فیلمم مشخصه قشنگ که صدرا تنها نیست و یه زن کنارشه.لطفا برین با دقت نگاه کنین. دقیقا همونجا که اون پسره حمید از زانتیا پیاده میشه و جدا میشه از بهنامو صمدو نریمان
سپاسگذارم اگه طولانی هم شد به بزرگی خودتون ببخشید شبتون بخیر
—————————–
یعنی پلیس و بازرس پلیس اینهمه بی دقتند که بار اول ورود به باغ رو با بار دوم مقایسه و موشکافی نکردند که چرا اونجا طرف فرار کرد با ساحل و بار دوم هم بدلیل عدم اطلاع رسانی نتونست ؟؟؟!!!!
خب بله سوالات رضا که روی تخت بیمارستانه از نعیم که تو ماشینه قبل از تیراندازی شک برانگیزه حالا یا کارگردان داره با ذهن بیننده کار میکنه که منحرفش کنه یا اینکه پشت پرده ی این سوالات ساده از نعیم که صدرا هم با شماست چیز دیگری باشه !
در هر حال ما نباید از عنوان سریال یعنی پوست شیر غافل بشیم این عنوان بیخودی انتخاب نشده و بر میگرده به انسانهایی که فقط پوست شیر کشیدند رو‌سرشون و اونقدرها که نشان میدهند دل شیر ندارند که رو بازی کنند ! حالا این موضوع یا برمیگرده به خود نعیم که معلوم نیست سر اون آتش سوزی چکار کرده و یا بر میگرده به خود رضا که ظاهرش اینه و فقط پوست شیر داره !!! شاید بدلیل عدم شجاعتش در نجات جان خانواده اش یا خواهرش سر خورده شده و به کینه از قهرمان ماجرا منتهی شده. که اگه اینطور باشه حتی اون سه نفر روز اول که با نعیم سر املت دعوا کردند از سوی رضا و یا از سوی طراح اصلی نقشه ربایش ساحل اومده بودند.
از طرفی نمیدونم چرا مشکات به منصور نگفت که چرا با شیرین قرار داشتی و یادداشت دادی نیومدی سر قرار ؟ چون به هرحال مشکات میون حرفاش به شیرین اشاره کرد و منصورم فهمید پلیس شیرین رو دیده و …..و چرا پلیس عکس منصور رو نشون دختر شیرین نداد ؟!!!! تا اون بچه طرف رو شناسایی کنه که خودش داده دست بچه یا نه ؟
من یادم نمیاد در سریال معلوم شد مردی که به ساحل دم در مدرسه بر بر نگاه میکرده کی بوده ؟ برادر عباس در این مورد چیزی گفت یا نه ؟ چون اون اوایل داغدار بوده و عصبی شاید این کار رو میکرده!
هر کی بوده رضا نبوده که اگر بود ساحل میشناختش.
باید منتظر ایفای نقش بانیپال شومون باشیم
هر کی هست به نعیم نزدیکه نعیم و خانواده اش دوستانش و داستان حلقه اطراف نعیم رو خوب میدونه ……ضمنا همسر نگین خواهر نعیم هم ازش خبری نیست ! که اصلا همسر داره و کی و کجاست اگر هست چرا توی داستان نیست!
……………………
من یک فکت جدید به ذهنم رسید ببینید نظرتون چیه؟
من میگم منصور پانزده سال با فکر اینکه صابر و کشته
در ترکیه در حال فرار بوده و زندگی کرده تا اینکه بهش خبر میرسه صابر نمرده بوده و بدون خبر
با هویتی جدید به نام بهزاد در حال زندگی کردن با بیوه ی نعیم هستش و برای مراقبت از خانواده ی نعیم شده سرپرستشون منصور، عصبانی تر از قبل برمیگرده و متوجه میشه هم نعیم زندس هم صابر و فقط اینه که دک شده ، صابر، یا همون بهزادم برای اینکه عذاب وجدان داشته برای بی پدر شدن دختر نعیم میاد و با لیلا ازدواج میکنه تا حواسش به ناموس نعیم باشه تا اینکه با آزاد شدن نعیم تازه متوجه میشه آقا نعيم زندست و همین میشه که زنش و با اون شرایط میندازه بیرون ، چون از خودش متنفر شده بوده و ترسیده
بوده
حالا منصور که از این ماجراها مطلع شده بوده شروع به انتقام از نعیم میکنه و صدرا رو مهره میکنه تا به دخترش نزدیک بشه صدرا، خودش تا جایی از داستان
مطلع نبوده که بازیچه شده ولی از جاییکه میفهمه شروع میکنه به جبران که خب دیگه ساحل گروگان گرفته شده بوده اگر توجه کنید دیالوگش با رضا پروانه در سکانس بیمارستان این بود که خدا کنه فقط سر منصور بره بالای دار
………
نظر مصطفی:
سلام و خسته نباشید
همونجور که قبلا گفتم ، قتل ساحل انگیزه میخاد …
نمیشه گفت روح و روان خراب منصور ، باعث قتل ساحل شده است.
همچنان تعدادی از سکانسهای قبل در ابهام هستند:
اگر یادتان باشه مژگان زن صیغه ای رضا پروانه ، توی خونه یک زن کار میکرد و چهره ناراحت و عروسی داشت ، شوهرش که مشخص نشد چه کسی هست !!!!
صدرا که هنوز مشخص نیست ، پدرش زنده هست یا مرده و یا از مادر صدرا جدا شده!!!!
یک زن داغون به عنوان مادر صدرا به تصویر کشیدند !!!
منصور و شوهر دوم لیلا که جز قاتلها در نظر برخی از مخاطبین ممکنه باشه و از لحاظ مالی هم وضعش خوب هست ، آیا می‌تواند با دو خانم بالا که اشاره کردم نسبتی داشته باشند؟
زن عباس که نعیم را همچنان قاتل شوهرش می‌داند و با برادر عباس ازدواج کرده ، نباید در جریان انتقام قتل ساحل کمرنگ بگیریم…
این قسمت. هدف فیلمنامه و کارگردان این بود که مخاطب منصور را قاتل ساحل بداند.
منصور طبق دیالوگهای این قسمت یک فرد خلافکار به تمام معنی و نوچه های زیادی هم داره. ، در قهوه خانه که با شیرین قرار گذاشته بود ، مشخص شد که یک محله ازش حساب می‌برند!!!!
در بازجویی های منصور اسم کشته شدن آدمها که بازگو میشد ، بک لبخند ملیح و لذت بخشی روی صورتش نقش می‌بست!!!
قاتل از کشتن دخترها ظاهرا لذت می‌برد!!!! ( قاتل درختی)
چه کسانی باید منصور را بعنوان طراح و قاتل اصلی بشناسند؟
نفوذی که در اداره پلیس همچنان هویتش مشخص نشده است.
شخصی (که اسمش یادم نیست) و در ربودن ساحل در فصل ۱ نقش داشت و الان توی زندان هست.
پسر جوان صاحب خانه منصور ، که احتمالا می‌داند که در اتاق منصور یک مدرکی وجود دارد ، اگر همدستی با منصور نکرده باشد!!!
همچنان بر این باور هستم که جریان فیلمنامه مجددا عوض می‌شود،
توقعات مخاطبین را خیلی بالا بردند ، باید این قتل و داستان خیلی پیچیده تر بشود تا در نهایت بتوانند مخاطبین را از پایان سریال راضی نگه دارند.
انگیزه قتل ، فقط بخاطر روانی بودن و کینه منصور از نعیم کافی نیست.
امیدوارم که اینجوری تمام نشود .
پاینده باشید.
——————————
نظر مریم:
خب تا اینجا که همه شهادت دادند منصور اون ساعت خونه بوده . حالا یا از قبل توسط منصور پخته شدند و بقول محب مشکات سر کارشون گذاشته یا برعکس منصور خل و چله و روان پریش و علیرغم جرمهایی که در ترکیه داشته پیزززوری تر از این حرفاست که یه قتل پیچیده و فکر شده رو راه بندازه .
به نظرم ریخت و قیافه رباینده و نگهبان ساحل به بانیپال شومون میخوره . همون کسی که حلقه رو الکی گذاشت تا رد گم کنه
شاید هم کل قضیه در مورد یکه کینه ای عمیق تر از کینه منصور نسبت به نعیم باشه .
کینه ای قدیمی‌تر و انتقامی از لیلا و نعیم و نه فقط نعیم
پس شاید این احتمال هم هست که لیلا قبل از ازدواجش خواهانی داشته و با ازدواجش با نعیم این کینه شکل گرفته و طرف میوه زندگی شون رو هدف قرار داره .
در مورد نقش علیرضا استادی هم باید بگم از بسکه این هنرپیشه ها قدرتمند هستند که آدم باورش نمیشه ایشون و بابک کریمی و دیگران در این قضایا بی تاثیر باشند .و نقشهای کوتاه داشته باشند.
دو قسمت دیگه از فصل ۳ مونده اگر آخرین فصل باشه تا ۲۰ روز دیگه این سریال زیبا به سرانجام میرسه
با تشکر از نویسنده و کارگردان که ۷ ، ۸ ماه سلولهای خاکستری مون رو درگیر کرد.
——————————————-
فکر کنم دست بهزاد،صدرا،منصور و علیرضا استادی که هنوز اسمشو نمیدونیم تویه کاسه هست و دارن نعیم رو اذاب میدن
خب حالا چرا این چهارتا؟ بخاطر اینکه بهزاد پولداره پول میده صدرا هم از نعیم اطلاعات میده و علیرضا استادی و پسرش هم وسیله تهیه میکنن و منصور هم اجرا میکنه منصور از قبل با اقای استادی ترکیه باهم خلاف میکردن بهزاد و صدرا هم از نعیم و ساحل کینه دارن صدرا برای اینکه این اواخر از دست ساحل خیلی عصبانی شده بود و بهزاد میخواد انتقام بگیره برای اینکه ۱۵ سال ساحل رو بزرگ کرده الان یکی دیگه اومده شده صاحبش
حالا اینا همدیگر رو ازکجا پیدا کردن نمیدونم
ولی یه تئوری دیگه هم برای اینکه این باند از کجا همدیگر را پیدا کرن
من فک میکنم صدرا خواهر زاده ی رضا باشه و میخواد انتقامش را از نعیم بگیره بخاطر اینکه مادر صدرا بخاطر نعیم خواست که خودکشی کنه و خونه رو اتیش زد
بهزاد بخاطر اینکه نعیم اومده و میخواد دخترشو بگیره خواست اینکار رو بکنه
من فک میکنم بهزاد با صدرا هم فامیل است
فک کنم که صمد این هارو باهم اشنا کرده چرا اینو میگم چونکه صدرا روزی ساحل و نعیم رفتن شمال صدرا هم تعقیبشان کرد تا به همدست هاش اطلاعات بده
وقتی هم که زن سابق نعیم به بهزاد خبر مرگ ساحل رو داد بهزاد کفشاش گلی بودن و با استرس سیگار میکشید
منصور هم از قبل فک کنم صمد رو میشناخت برای همین همه کار هارو گفت که اون انجام بده هم به قاتل ها پول میداد هم همه چیز به نام صمد بود شماره کارت هایی که پول واریز میکرد اون پاترول زیر پای منصور
این یه باند عالی هست بنظر من که خیلی خوبه و دقیق دارن این نقشه رو جلو میبرن
اون سه نفر رو که معلوم شد صمد اجیل کرده فک کنم یکیشون رو اصلا نگرفتن فقط بهمن رو گرفتن با نریمان اونی که داشت از دختر نعیم فیلم میگرفت رو اصلا پیدا نکردن خب یعنی اونا همه زیر دست های صمد بودن صمد هم زیر دست منصور منصور هم که زیر دست بقیه ی قاتل ها که میشه صدرا و بهزاد و اقای استادی
این باند که شاید باند درختی باشن خیلی خوبه دارن پیش میبرن من فک میکنم که قاتلین اصلی اقای استادی و منصور هستن و اون دوتا یعنی صدرا و بهزاد از دور به انها کمک میکنن
وقتی که چهار تایی رفتن سراغ قاتل قاتل هم که از قبل ساحل رو گذاشته بود داخل ماشین همه ی این چیز هارو صدرا بهش گفته بود و حتی شماره ی جدید نعیم روهم بع قاتل داد وقتی هم که رسیدن پیش قاتل صدرا اصلا دل تو دلش نبود خیلی استرس داشت که نکنه بگیرنش بعد وقتی که رضا فیلم رو نشون صدرا داد اصلا خوشحال نشد یه جورایی که انگار میدونست که قراره این خبر رو بشنوه وانمود کرد که خوشحاله ولی در اصل نبود.
اون گروگان گیره که معلوم نشد بالاخره منصور یا علیرضا استادی شیرین گفت که منصور از گربه بدش میاد ولی گروگان گیره به گربه ها غذا میداد و پاش هم میلنگید ولی منصور نه وقتی گرفتنش خیلی عادی راه میرفت اگه یادتون باشه گروگان گیر وقتی میرفت بیرون سالم راه میرفت ولی بعضی وقت ها که می اومد بیرون پاش میلنگید فک میکنم که منصور و علیرضا استادی نوبت نوبتی میرفتن و بالا سرش میموندن اگه خیلی خیلی به دست گروگان گیره دقت کنید بعضی وقت هاکه می اومد انگشتر دستش نبود
وقتی که ادم یک نفر رو بکشه و یک نفر روهم گروگان بگیره واقعا چرا باید بره بیرون این میرفته بیرون و به جاش علیرضا استادی می اومد
یه تئوری دیگه هم هست که اینه منصور از کجا فهمید که اینا اونجا تو اون ماشین هستن قطعا صدرا بهش گفته اون قسمت که ساحل رو کشتن رو اگه دوباره ببینید صدرا پشت فرمون گوشی دستش بود و همش پیام میداد اون کسی که صدرا بهش پیام میداد منصور بوده و منصور هم ادرس رو به پسر علیرضا استادی میره و کار ساحل رو تنون میکنه
……………….
مارو گرفتین؟! شیرین شاهد دوتا قتل بوده اول صابر دوم خواهر زاده تایماز
زنده بودن با هویت جعلی نشستین اعتراف میگیرین؟ طلاهایی که دست شیرین داده خودش جرمه آزاد نباید بشه ننه ش رضایت بده خانواده عباس هم رضایت میدن؟؟ تایماز چی؟؟ عرق فروش محل چهره اینو دیده ادرسش رو داده پس شاهده که این تو اون محل بوده بعدم چرا نعیم رو قاتله
بعد
میبرید سر صحنه که اسلحه دراره؟؟ بعد خود حمل اسلحه و اقدام به کشتن جرمه جلوی اون همه پلیس!!! بعد آزاد میگرده باز ؟؟؟ نریمانو اعتراف کرد کشته باز آزاد میگرده؟؟؟ مسخرمون کردین خدایی؟؟؟ . بعدم اون فلش بکی که زد نشون داد خود منصور یه عده میگن منصور نکشه و فازتون چیه خدایی؟؟ هنوز میگن این لنگ میزد پاش تن ماهی میداد این نمیداد و بابا بسه لابد ساحلم زندن س | ولی ی نکته داشت این قسمت که منصور گفت اگر پلیس نمیومد ساحل کشته ،نمیشد مشکات گفت هیچ اثری از
تجاوز نیست پس ممکنه اصلا تجاوزی در کار نبوده قرارم نبوده کشته بشه فقط قصد آزار نعیم رو داشتن. بعدمی سوتی صدرا تو بیمارستان بوده بعد از کل داستان خبر داشت بعد میگه نعیم میدونه میگه نه پس تو از کجا فهمیدی مهندس؟
پای علی استادی لنگ میزد و پای منصور ،نه و منصور از گربه بدش میاد و اون شخص که از ساحل مراقبت میکرد به گربه ها تن ماهی میداد پاش میلنگید فکر کنم على استادی بوده اون شخص که تو باغ ساحل رو زندانی کرده بود یا نوبتی اینکار رو میکردن علی استادی باید نقش مهمی داشته باشه تو فیلم که این نقش رو قبول کرده
بنظرم بهزاد همون صابره ، نمیتونست به نعیم کمک کنه برای اینکه از عذاب وجدانش کم بشه با لیلا ازدواج کرد تا به زن و بچه نعیم کمک کنه بعد از آزاد شدن نعیم دنبال بهانه بود لیلارو طلاق بده
از اول سریال همش منتظر بودم منصور و بندازن تو یه اتاق پر از گربه ولي جدي احتمالن يه چيزي از شاش که منصور گفت در میاد یه تیکی چیزی میخوره به مخ مشکات میشه سرنخ جدید یه حدس هم که میزنم اینه که قاتل یه کینه قدیمی با لیلا داره و اصلن داستان ربطي به نعیم و گذشتش نداره
————————————–
منصور تو حرفاش به مشکات داشت میفهموند که اگه شما جلو نمیومدین ساحل کشته نمیشد انگار یجورایی من قصد کشتنشو نداشتم شایدم من دارم اشتباه میکنم
اگه بخوایم به دو صورت در نظر بگیریم میتونست زودتر ساحلو بکشه کسی روحشم خبر دار نشه کی مُرده یا شایدم از اونجایی که فوق العاده روانیه میخواسته جلوی نعیم دخترشو از قصد بکشه..
تو یه صحنه ی فیلم وقتی دارن از پسر علیرضا استادی بازجویی میگیرن خیلی مشکوک داشت به خواهرش نگاه میکرد همش چشمش بهش بود انگار میترسید چيزي رو لو بده .. شاید پول گوشی آیفونشم منصور بهش چون همدست منصور خلاصه منصور پول طلاهارو هنوز داره
هم علیرضا استادی و هم پسرش هردو همدستشن صد در صد واسه نقشه ی منصور یه جاهایی رو بهش کمک کردن راجب انگشتر هم هیچ صحبتی با منصور نکردن. بازم میگم منصور صفر تا صد نقشرو خودش برنامه ریزی کرده حلقرو از قصد جا گذاشته تا برسن بهش و بیان بگیرنش ولی از اونجایی که هیچ مدرکی از خودش بجا نزاشته نمیتونن باهاش کاری یکنن… میدونست وقتی به قتل داداشش صابر اعتراف کنه مامانش میاد رضایت میده امکان داره پدرشو هم خودش کشته باشه. در کل منصور تو سریال نقششو خوب داره بازی ،میکنه اون لبخندای کثیفش که فقط داره پلیسو به مسخره میگیره خیلی جالبن… چون میدونه چیزی ازش پیدا نمیکنن کاملا خونسرده. رو قضیه ی گریه هم خیلی مانور میدن شاید از اون طریق یه مدرک علیهش پیدا کردن ولی نقطه ضعفش صابره باید انقدر سر قضیه ی صابر رو مغزش برن تا بزنه به سیم آخر و اعتراف کنه
قاتل قطعا منصور نیست و کسی هست که همه ماجرای نعیم رو میدونه. تو قسمت ۲ فصل ۳ قاتل انگشترو با دستمال از دستش درمیاره (که اثر انگشت روش نباشه) و میذاره رو روشویی که دستشو بشوره، پس یعنی عمدا داشته انگشترشو درمیاورده و نشونه میذاشته که همه ذهنا بره سمت دیگه ای و از طرف دیگه ام حواسش به اثر انگشتش بود. صدرا تو این فیلم قاتل نیست ولی داره با قاتل همکاری میکنه چون ماجرای شمال رفتن نعیم و لو رفتن شماره تلفن نعیم نشون میده یه نفر خبر میده به قاتل. ضمنا تو قسمت ۶ فصل ۳ صدرا به رضا میگه منصورو اعدام کنن، حالا به هر جرمی که میخواد باشه. و این یعنی میخوان پشت منصور خودشونو قایم کنن.
پدر منصور کسی نیست جز بهزاد ناپدری ساحل
از روی گربه ای که تو محل گروگان گیری ساحل بود و دست منصور رو چنگ زده بود میفهمن ، چون زخمی شده بود دستش و از روی خون آغشته شده میفهمن
از نظر من این دختر ساحل جعلی هست که مادر ساحل و ناپدری ساحل اون رو جا زدن تا نعیم را دور بزنند چون می دونستند که نعیم دست بردار نیست نعیم و کل اطرافیان نعیم هم ساحل واقعی را تا امروز ندیده بودند پس طبیعی هست که همه باور کنند این دختر ساحل هست اگه قسمت اول رو با دقت نگاه کنید تناقض رفتاری را در ساحل می بینید ولی جریان و کنترل سنیاریو یهو از دست مادر ساحل و ناپدری خارج میشه و می خوره به پست افرادی که دنبال انتقام از نعیم بودن؟
———————————————-
مغز متفکر منصوره
اجرا کننده ها چند نفر دیگه هستن که احتمالا نمیدونستن دارن چیکار میکنن و بازی داده شدن حالا به هر بهونه ای
منصور برای تمام لحظاتی که ساحل اسیر بوده و کشته شده به صورت کاملا برنامه ریزی شده شواهد جمع کرده پس یعنی زمان ها رو میدونسته
دختر مشکات هم کار منصوره وگرنه مشکات که استعفا داده بود چه لزومی داشت صحنه سازی کنه تا پای اونو به این قضیه باز کنه
نفوذی اداره شاید عمدی نباشه مثلا ماجراهاروی روزمره سر کارشو واسه یکی تعریف میکنه اما نه به قصد جاسوسی
صدرا و مادرش یکم مشکوکن بقیه هم شاید ندونسته تو این قتل دست داشتن..
……
واقعا چرا کسی به این اشاره نمی کنه که صدرا از کجا همه اطلاعات بازجویی و پرونده منصور رو می دونست؟ و فقط اصرار داشت زودتر اعدام بشه
———————————–
بنطر من منصور قاتل نیست این همه کش دادن بخاطر این بود که ما ذهنمون از قاتل دور باشه هم بتونه فیلم ادامه پیدا کنه که قشنگی فیلم به همینه قاتل صدراس رضا هم نیست نحوه ی آشنایی با ساحل که معلومه چ نیتی داشته واینکه روزی که ساحل با پدرش به شمال رفت آدرسشو از دوست ساحل گرفت ومادر صدرا هم تو این کار شریک صدرا وپولدارم هستن خودشم الکی به نعیم نزدیک کرد که شک نکنن صدرا همه خبرها رو میده اونکه پاش میلنگه احتمالا مادر صدرا باشه اون پلیس جوان هم ی جورایی تو کار شریک ایناس .
اگر دقت کنید علیرضا استادی یا همون بهروز رفیق منصور وقتی میخواد بره در اتاق منصور رو باز کنه پای چپش انحراف داره و انگار لنگ میزنه و حدس میزنم همدست منصور باشه.
————————————–
برای بازجویی منصور باید کنسرو لوبیا بگیرید تا به گوز گوز کردن بیفته!!
————————————
اون پلیسه که گفت به لطف مشکات امشب راحت می خوابیم مشکوک نمی زنه!؟
————————————
به خدا خود کارگردان هم نمی دونه قاتل کیه
خلاصه و مفید از قسمت 22 :
—————————————-
————————————
اون سروان یاراحمدی خیلی مشکوکه ها. چرا تو باید به مشکات بگی اعتراف نمی کنه چرا باید اون مرده که تو منصور تو خونش زندگی میکنه رو بکشی . یگ طرف از کجا معلوم شاید رفتی گفتی بهش که چی بگه / چرا باید وفتی مشکات داره اعتراف میگیره بیایی نگاه کنی و یک جور هیجانی رفتار کنی و همین که به قتل صابر اعتراف کنه نفس راحت بکشی . نفوذی خود یار احمدی
————————————
مشکات تا آخر سریال حتما میمیره حالا اگه الان به دست نعیم نمیره ولی حتما تا آخر کشته میشه
نظرات قسمت 22 پوست شیر به روزرسانی می شود؛ باز هم به این مطلب سر بزنید.
لینک قسمت های فصل سوم سریال پوست شیر
دانلود قسمت ۶ فصل ۳ سریال پوست شیر
قسمت ۵ فصل ۳ سریال پوست شیر + قسمت 21
دانلود قسمت 4 فصل 3 سریال پوست شیر
قسمت سوم فصل سوم پوست شیر
دانلود قسمت ۲ فصل ۳ سریال پوست شیر + قسمت ۱۸
قسمت ۱۷ دانلود کامل فصل ۳ قسمت ۱ سریال پوست شیر
دانلود قسمت های فصل دوم سریال پوست شیر
قسمت ۸ فصل ۲ سریال پوست شیر + قسمت ۱۶
لینک دانلود کامل فصل ۲ قسمت ۷ سریال پوست شیر + قسمت ۱۵
دانلود کامل فصل ۲ قسمت ۶ سریال پوست شیر + لینک مستقیم قانونی
لینک دانلود کامل فصل ۲ قسمت ۵ سریال پوست شیر + لینک مستقیم قانونی
دانلود فصل ۲ قسمت ۴ سریال پوست شیر + لینک مستقیم قانونی
لینک دانلود کامل فصل ۲ قسمت ۳ سریال پوست شیر + لینک مستقیم قانونی
دانلود کامل فصل ۲ قسمت ۲ سریال پوست شیر + لینک مستقیم قانونی
لینک دانلود کامل فصل ۲ قسمت ۱ سریال پوست شیر + لینک مستقیم قانونی
قسمت های پخش شده فصل ۱ سریال پوست‌شیر
دانلود قسمت۸ فصل ۱ سریال پوست شیر
لینک دانلود قسمت۷ فصل ۱ سریال پوست شیر
دانلود قسمت۶ فصل ۱ سریال پوست شیر
لینک دانلود قسمت۵ فصل ۱ سریال پوست شیر
دانلود قسمت۴ فصل ۱ سریال پوست شیر
لینک دانلود قسمت۳ فصل ۱ سریال پوست شیر
دانلود قسمت ۲ فصل ۱ سریال پوست شیر
لینک دانلود قسمت۱ فصل ۱ سریال پوست شیر
نوشته نظرات کاربران درباره قسمت 22 سریال پوست شیر (فصل3قسمت6) اولین بار در سایت بازیگرها. پدیدار شد.