دختران با ذائقه صورتی به دنیا نمی آیند و پسرها طبیعتا رنگ آبی را ترجیح نمی دهند. این ترجیحات با دقت و به طور مستمر در سال های اولیه ما پرورش داده می شود، به ویژه توسط رسانه هایی که در معرض آنها هستیم. بیشتر ما با کارتون های دیزنی بزرگ شدیم. کارتون مورد علاقه دیروز سفید برفی و هفت کوتوله بود، اما بچه های امروزی بیشتر طرفدار Frozen هستند. دیزنی انیمیشن های مفصل و جذابی می سازد، اما یک سری ویژگی های خاص را برای این ژانر تعیین می کند. شخصیت های مرد شجاع هستند و شجاعانه شخصیت های زن را از موقعیت های خطرناک نجات می دهند. شخصیت های زن معمولاً باید منتظر شوالیه خود با زره درخشان باشند تا به نجات آنها بیاید. این یکی از واضحترین تنشهای نابرابری جنسیتی در انیمیشن دیزنی است.
همه اینها ممکن است بدیهی به نظر برسد. اما اخیراً یک مقاله تحقیقاتی نگاه عمیق تری به تأثیر دیزنی انداخت و تصویر بهتر و واضح تری از تأثیر آن بر شکل گیری باورهایمان به ما داد. چهار دانشمندی که این مقاله را نوشته اند می گویند هدف آنها دو چیز بوده است. نحوه نمایش جنسیت در فیلمهای انیمیشن دیزنی را بررسی کنید و دوم، این موضوع را با دست اندرکاران این فیلمها، یعنی تهیهکنندگان، کارگردانان و نویسندگانی که هشت دهه با انیمیشنهای دیزنی همکاری میکنند، در میان بگذارید. از “سفید برفی” که در سال 1937 اکران شد تا “یخ زده” در سال 2019 و همه چیز در این بین.
نویسندگان این مقاله دریافتند که 60 درصد از شخصیت های انیمیشن دیزنی مرد و تنها 40 درصد زن هستند. این با تقسیم بندی جنسیتی پنجاه و پنجاه در قوانین آمریکا کاملاً متفاوت است. در نتیجه مطالعه خود، محققان همچنین دریافتند که طی هشت دهه، تولیدات دیزنی تغییر چندانی نکرده است و همچنان تفاوت های جنسیتی در جذابیت، شغل و رهبری را نشان می دهد. به عنوان مثال، السا از «یخ زده» و وضعیت طرد شده اش این پیام را بیشتر می کند که زنان کمتر در جامعه حضور دارند و اهمیت کمتری دارند.
در بررسی خود، محققان فیلم های کمی را یافتند که به طور کامل توسط زنان یا حتی ترکیبی از کارگردانان زن و مرد کارگردانی شده بودند. با کمال تعجب، زمانی که زنان در کارگردانی فیلمهایی مانند Frozen و Brave نقش داشتند، طرح داستان عاشقانه کلاسیک، که در انیمیشنهای قبلی بسیار مورد استفاده قرار گرفته بود، به نفع انیمیشن متفاوت رد شد. به طور کلی، در جایی که زنان در نقشهای اصلی تولید حضور داشتند، بازنمایی برابر و ظریفتر از شخصیتهای زن و مرد در آن فیلم ارائه شد.
حقیقت این است که این فیلم ها و شخصیت ها با جادو ظاهر نمی شوند. آنها نتیجه کار سخت و تلاش گروهی از نویسندگان، کارگردانان و کارکنان تولید هستند. دیزنی یک نهاد تجاری است، نه یک جنبش اصلاحات اجتماعی، هدف آنها کسب درآمد است، نه تغییر جامعه. تولید آنها ممکن است جاه طلبی برای دستیابی به برابری جنسیتی نداشته باشد، اما آنها باید به اندازه کافی به کار خود اعتماد داشته باشند تا میراث خود را در ترویج کلیشه های جنسیتی ادامه دهند.
اما حتی به عنوان یک شرکت، دیزنی مسئولیت دارد که واقعیت را به مخاطبان خود منعکس کند. واقعیت تخیل را به خطر نمی اندازد، آن را با هماهنگی با مردم تغذیه و غنی می کند. از این نظر، دیزنی باید خیلی فراتر برود. تاکنون، نتیجه بررسی و تحلیل عملکرد دیزنی در زمینه برابری جنسیتی، شکستی بوده که نیازمند توجه فوری است.
- از دامبو تا افسون. چگونه انیمیشن های دیزنی فرهنگ های دیگر را تحریف می کنند؟
منبع: مستقل
The post نگاهی به نابرابری جنسیتی در انیمیشن دیزنی از «سفید برفی» تا «یخ زده» اولین بار در بازیگرها ظاهر شد.
ارسال نقد و بررسی