دو جوان که امیر محمد خلگی ، دانشجوی دانشگاه تهران را هنگام سرقت به قتل رساندند ، فقر و بدهی را علت سرقت توصیف کردند.
گزارش اعتماد آنلاینمتهمان امیر محمد خلگی را در ماه فوریه در خیابان جنت در نزدیکی کویت دانشگاه به سرقت بردند ، چاقوهای چاقو و تلفن های همراه و لپ تاپ را چاقو زدند و امیر محمد ساعاتی بعد درگذشت. این دو متهم چند روز بعد دستگیر شدند و به این قتل اعتراف کردند.
با این کیفرخواست ، این پرونده به شعبه 4 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه دادرسی ، نماینده دادستان کیفرخواست علیه این دو متهم را خواند و گفت: براساس گزارش کلانتری یوسفاد در 7 فوریه ، گزارش شده است که درگیری در آدرس خیابان جلال الحمد ، خیابان جنت است و این پرونده توسط این پرونده مشخص شد. پس از معاینه ، هویت مجروحان ، مرحوم امیر محمد خلگی ، فرزند عبدالرحمان ، دانشجوی دانشگاه تهران است.
سدگی ، نماینده دادستان ، گفت: “امیر محمد خلگی مورد حمله سارقانی قرار گرفت که توسط اتاق اورژانس به بیمارستان شریعی منتقل شده بودند و در ساعت 9 صبح روز پنجشنبه ، 21 فوریه درگذشت. علی رغم تلاش های سعادتمند ، محققان ویژه و مأمورین صحنه ، با توجه به آثار سرنشین ، با توجه به اینکه از نظر عکاسی از سرنشین گرفته شده است ، با توجه به اینکه از نظر عکاسی از سر و صدا به دست آمده است. تیم ، و با جسد آن مرحوم ، دو مصدومیت با نوک پستان و بدن برنده در سینه قدامی وجود دارد.
وی افزود: جسد برای تعیین علت کامل مرگ و انجام آزمایشات پزشکی قانونی به دستور قضایی منتقل می شود. ” دستگیری متهمان برای تجزیه و تحلیل دوربین های دوربین مدار بسته در دستور کار قرار دارند و بسیاری از متهمان که سارق بودند دستگیر شدند و با تشکیل یک تیم ویژه توسط دادستان ، به همین ترتیب ، متهمان در روز سه شنبه ، 6 فوریه با اقدامات فنی گسترده ای دستگیر شدند. مقاومت قربانی ، دو چاقو تلاش کرد.
سدگی ، نماینده دادستان ، گفت: “طبق اعترافات متهمان ، مربیان املاک سرقت شده ، از جمله لپ تاپ و تلفن قربانی ، در دستور کار دادستان قرار داشتند که شناسایی و دستگیر شد.” طبق بررسی آلت تناسلی مرد ، چاقو چاقو است که مشخصات آن در کیفرخواست بیان شده است که متعلق به شخص هویت است.
وی ادامه داد: متهم اول انگیزه خود را برای جرم جرم مالی ابراز کرده است و قبل از سرقت و قتل اخیر ، وی دو تا چهار فقره سرقت مرتکب شده و انگیزه وی صرفاً سرقت بود. متهم دوم همچنین انگیزه خود را برای به دست آوردن اموال با سرقت اعلام کرده است. پس از بازسازی صحنه قتل در 5 مارس ، متهمان در صحنه جنایت بازسازی شدند. اجرای ماده 5 قانون مجازات اسلامی و دستورالعمل های قوه قضاییه ، وضعیت روانی و روانی متهمان و ماهیت جرم و وضعیت رشد و کمال عقل مورد بررسی قرار گرفته است.
نماینده دادستان گفت: مقامات مقتول خواستار مجازات و مجازات قانونی هستند. اتهامات متهم اول بر اساس قتل یک مرد مسلمان به نام امیر محمد خلگی ، فرزند عبدالرحمان ، و مشارکت در سرقت مسلحانه در شب و اتهامات متهم دوم از قتل آشکار مسلمان به نام مرحوم امیر محمد خلگی ، پسر عبدالسیه ، پسر عبدالله.
سپس پدر قربانی در این مقام قرار داشت و درخواست کرد که او مورد بخشش قرار نگیرد.
اولین متهم در این مقام بود. او اتهام این قتل را پذیرفت و گفت: “من قصد کشتن نداشتم.” من می خواستم تلفن همراه و تلفن همراه او را بگیرم و فرار کنم. قربانی ، که با من درگیر بود ، در هنگام درگیری سقوط کرد و به او اصابت کرد ، به چاقو اصابت کرد.
متهم گفت: “من این کار را کردم زیرا اقساط داشتم و نمی توانستم درآمد کسب کنم.”
وی در پاسخ به این سؤال که چند مورد سرقت از سرقت است ، گفت: “من حدود 2 تا 5 مورد با امیر مهدی سرقت کردم.
وکیل متهم در آن زمان در محل بود. “مشتری من گفته است ، به خودی خود ، به کتف زده شده است و قربانی را تحمیل کرده است. پزشکی پزشکی قانونی نگفت که این یک ضربه کشنده است. در همین حال ، مشتری من نمی دانست که تأثیر آن کشنده است و بر شانه تأکید شده است و این می تواند یکی از موارد باشد.
وکیل متهم اول گفت: “زندگی یک کودک آینده گرفته شده است و اکنون او باید در مورد جوان دیگری تصمیم بگیرد.” من می خواهم که مشتری گفته باشد که این قتل برای کشتن هدف قرار نگرفته است و این سرقت مورد هدف قرار نگرفته است ، حتی طرفین قصد برخورد با آن را ندارند. همانطور که مشتری من گفت ، این فقط برای ترساندن بود. در ارتکاب این جرم ، عوامل مختلفی از جمله شرایط محیطی ، اضطرابی که وی در آن زمان وارد کرده و غیره وجود دارد.
وی در مورد اتهام سرقت که برای متهم ترتیب داده شده است ، گفت: “اتهام سرقت مستند نشده است.” هیچ شاکی وجود ندارد و سندی در این پرونده وجود دارد. متهم سه یا چهار فقره سرقت گفته بود.
وکیل در دفاع از خود گفت: “مشتری من کارگر بود و در یک روز کار روزمره کار می کرد. او از زمان کودکی در شرایط دشوار زندگی کرده است. او مجبور شد زندگی خود را انجام دهد. او بسیار جوان است و خود را از دست داده است زیرا او آموزش دیده است و شرایط ارائه نشده است.
نماینده دادستان سپس به وکیل متهم اول پاسخ داد: “متهم بالغ است و بلوغ توسط پزشکی پزشکی قانونی تأیید شد.” متهم می گوید که وی برای اقساط دچار مشکل شده است ، موضوع حاشیه نشینی است و هیچ ارتباطی با قتل ندارد. متهم به قربانی برخورد کرده است ، چگونه می توان این یک مورد پرسود را تلقی کرد! احساسات عمومی مجروح شد و پرونده باید در دادگاه کیفری استان تهران مورد بررسی قرار گیرد و اعتراضات مربوط به وکیل غیرقانونی است.
در ادامه ، وکیل دم در محل بود. وی گفت که متهم ادعا می کند که قصد کشتن نداشته است ، اما نتیجه عمل وی منجر به کشته شدن قربانی شد که یکی از اقدامات جنایی است. احمد رضا با سلاح سرد و برای سرقت قربانی دست و پنجه نرم کرده است. او یک چاقوی 5 سانتی متری با او دارد و متهم دوم توسط امیر مهدی کشته شد.
متهم دوم سپس در موقعیت قرار گرفت. وی گفت: “من اتهام سرقت را می پذیرم ، اما اتهام قتل را نمی پذیرم.” ما خزانه داری را برای سرقت رها کردیم. چاقو را از ماتین گرفتیم. ماتین یک سارق رکورددار بود و با من و احمد رضا دوست بود. از آنجا که چاقوی او برق زیادی داشت ، ما می خواستیم آن را بدست آوریم. ماتین یک سارق حرفه ای بود. او چند سال در حال سرقت بود ، اما گیر نکرده بود. پدرش ثروتمند بود و ماتین گفت که پدرم مرا نجات می دهد. بنابراین احمد رضا بیشتر با او سرقت می کرد. من در سرقت نبودم و آنچه آنها می گویند من با احمد رضا دزدی کردم درست نیست. من فقط در همان سرقت با او بودم.
متهم در مورد روز حادثه گفت: “ما از خزانه داری به خیابان كوی رفتیم. سارقین حرفه ای می دانند كه یک تنهایی وجود دارد و می تواند به سرقت برود. ما همچنین به جنت استریت رفتیم ، كه کاملاً تاریک و تاریک بود. دوباره آن را روی موتور قرار داد و آن را مجبور کرد که من از طریق تلفن ما را به دنبال داشته باشید. اینستاگرام را به هیچ وجه بررسی نکرد تا دریابید که پلیس به دنبال ما است.
وی درباره لپ تاپ گفت: “من دیپلم دارم.” من همچنین یک کامپیوتر دارم. من می دانستم که لپ تاپ قابل ردیابی نیست. من آن را به کسی داده بودم که آن را باز کند و آن را بفروشد.
وی درباره انگیزه سرقت گفت: “من بدهی بودم و مجبور شدم بدهی خود را بپردازم.” بنابراین وقتی با احمد رضا صحبت کردم که چه کاری باید انجام دهم ، او گفت بیایید به سرقت برویم. او قبلاً ماتین را به سرقت برده بود.
متهم در مورد چگونگی ضربات قربانی گفت: “قربانی تنش می یابد. این کت ها بسیار سفت است و چاقو وارد آن نمی شود. احمد رضا دست خود را با چاقو به سمت بالا برد و من فقط آن را دیدم. حتی وقتی فرار کردیم ، پس از آن که چاقو را دیدم ، اصلاً چاقوی خون وجود ندارد ، بنابراین فکر نمی کردیم پسر جوان کشته شود.
امیر مهدی در مورد جایی که احمد رضا یاد گرفته است از چاقو استفاده کند ، گفت: ماتین به او آموخته بود. به منظور سرقت با هم ، یک چاقوی براق وجود داشت که نور داشت. او به احمد رضا گفته بود كه چاقو بخورد. اگر این کار را نکنند ، ضربه بزنید. من اصلاً استفاده از چاقو را نمی دانستم. من نتوانستم کار او را انجام دهم.
سپس متهم دوم در موقعیت قرار گرفت. وی گفت که شتاب کیفرخواست باعث شد من فقط یک روز برای مطالعه پرونده به عنوان وکیل من باشم و فکر می کنم در این مورد نقص هایی وجود دارد. اما در دفاع از مشتری ، باید بگویم که مشتری من قرص های روانگردان را گرفته است ، این مورد بحث نشده است. در همین حال ، مشتری من قصد سرقت را داشت. موضوع با بررسی میدانی پیدا شد. او قبلاً او را نمی شناخت ، بنابراین قصد وجود نداشت. این فقط در فیلم ذکر شده است ، باید بگویم که فیلم موجود لحظه درگیری را نشان نمی دهد.
دادگاه سپس از متهمان خواست تا آخرین دفاع خود را بیان کنند. احمد رضا گفت: “من اشتباه کردم که کشتم. من از ترس زدم. می خواستم تلفن را بگیرم ، وقتی به من اصابت کردم می ترسیدم و به او ضربه می زدم.
سپس امیر مهدی در موقعیت قرار داشت. وی گفت: “من به احمد رضا نگفتم.” من او را تحریک نکردم. من همچنین در این سرقت شرکت کردم زیرا کاهش یافته ام و بدهی داشتم.
در پایان ، قضات وارد تصمیم شدند.
وکیل و برادر مقتول در پایان دادگاه در مصاحبه با خبرنگار اعتماد آنلاینآنها بر درخواست مجازات تأکید کردند. وکیل متهم گفت: این دو متهم با سه نفر دیگر باند سرقت را داشتند. ماتین ، که نام او در دادگاه گفته شد ، نیز یکی از آنهاست. از آنجا که این پرونده مربوط به سرقت و قتل نبود ، متهمان در جای دیگر محاکمه می شوند.
ارسال نقد و بررسی