سرمایه گذاری در فوتبال؛ سود یا ضرر؟

سرمایه گذاری در فوتبال؛ سود یا ضرر؟

جواد قیصریان فرد / کارشناس صنعت پتروشیمی

هدف امروز: صنعت پتروشیمی ایران که سهمی معادل یک سوم بازار سهام، تقریبا 30 درصد از صادرات غیرنفتی و دومین منبع درآمد ارزی کشور را در اختیار دارد، اکنون با یک تهدید ساختاری مواجه است: فعال شدن مکانیسم ماشه. این سازوکار اگرچه یک اصطلاح حقوقی در روابط بین الملل است، اما اگر در حوزه اقتصاد عملیاتی شود، معنای خاصی دارد. بازگشت تحریم های شورای امنیت و تبدیل محدودیت های یکجانبه به تحریم های الزام آور برای همه کشورها. به طور خلاصه، فشارهای محدود و قابل اجتناب به انزوای رسمی و بین المللی تبدیل خواهد شد.
پیامدهای این تحول برای پتروشیمی‌های ایران واضح و نگران‌کننده است: کاهش 15 تا 25 درصدی صادرات (معادل 8-5 میلیون تن)، کاهش 3 تا 5 میلیارد دلاری درآمد ارزی، افزایش چشمگیر هزینه حمل‌ونقل، بیمه و نقل و انتقال پول و از همه مهم‌تر اختلال در عرضه کاتالیست‌ها و تجهیزات حیاتی که بیش از 70 درصد وارداتی است. علاوه بر این، فلج یا کندی پروژه‌های عمرانی، کاهش بهره‌برداری واحدها و تشدید مشکلات داخلی از جمله کمبود گاز، تصویر دشوارتری را برای آینده نزدیک ترسیم می‌کند.
اما ریسک واقعی تنها در اعداد و درصد خلاصه نمی شود. مکانیسم ماشه پیام “انزوا” و “ریسک بالا” را به بازار جهانی ارسال می کند. این پیام به سرعت سرمایه گذاران بالقوه را می ترساند و امکان جذب سرمایه خارجی را به حداقل می رساند. برخلاف برخی تصورات که معتقدند ایران در حال حاضر تحت شدیدترین تحریم ها قرار دارد، باید تاکید کرد که تفاوت این بار در «جامع و قانونی بودن» محدودیت هاست. تحریم های شورای امنیت نه تنها الزام آور هستند، بلکه دور زدن آنها هزینه های حقوقی و سیاسی سنگینی را برای هر شرکت یا کشوری به همراه دارد. حتی شرکای سنتی مانند چین و روسیه به ناچار همکاری خود را محدود خواهند کرد.
با این حال، بحران لزوما به معنای بن بست نیست. این تهدید ممکن است محرکی برای بازنگری و اصلاح ساختاری صنعت پتروشیمی باشد. متنوع سازی مسیرهای صادراتی، نوآوری در قراردادهای بیمه و حمل و نقل، حرکت به سمت تجارت رسمی و متقابل، تسریع در پروژه های کلیدی داخلی مانند جمع آوری فلر و بهینه سازی مصرف خوراک و از همه مهمتر تقویت دیپلماسی اقتصادی برای کاهش شدت انزوا بخشی از راهکارهایی است که باید سریعاً در دستور کار قرار گیرد.
در نهایت باید پذیرفت که فعال شدن مکانیزم ماشه نه یک بحران موقت بلکه نقطه عطفی برای صنعت پتروشیمی ایران خواهد بود. این صنعت با اصلاح ساختاری و ابتکار در سیاستگذاری فرصتی برای بازسازی و مقاوم سازی صنعت پتروشیمی ایجاد می کند و یا با انفعال و تعلل در معرض فرسایش جدی قرار می گیرد. در این شرایط تصمیم گیری سریع، دید بلندمدت و اجرای راه حل های خلاقانه بیش از پیش مورد نیاز است.