ایمان تحویل: چرا من Ehsan Alikhani را دوست دارم؟

Faith Qatisi ، مجری تلویزیون ، به Ehsan Alikhani در مورد ساخت برنامه های مورد علاقه خود و انتقاد از او به دلیل شباهت خود گفت.

به گفته مهر ، ایمان یکی از مدیرانی است که در سالهای اخیر در تلویزیون برجسته تر شده است. وی به عنوان مجری و خبرنگار “عصر جدید” برای مخاطب شناخته شد و سپس به تدریج برنامه ها را به طور مستقل اجرا کرد ، از جمله برنامه های کانال سه و همچنین رقابت “قهرمان”. تاکنون از شبکه سه کانال پخش شده است.

اجرای مسابقات ورزشی “قهرمان” و برنامه Yalda Nights یکی از اجراهای اخیر شما در تلویزیون بود. آیا این مسابقه ادامه نخواهد یافت و فصل جدید خود را اجرا می کند؟

من تصمیم گرفتم که به تدریج وارد قسمت برنامه نویسی و برنامه نویسی شوم و در صورت امکان از تهیه کننده مراقبت کنم. حتی اگر خودم برنامه را اجرا نکنم ، من واقعاً علاقه مند به تهیه یک برنامه هستم تا نتوانم به فرم و محتوا تسلط پیدا کنم.

به هر حال ، بسیاری از مدیران ترجیح می دهند که هم خود را اجرا کنند و هم تولید کنند تا نظرات خود را بر روی آنتن بهتر بکشند.

نه من برعکس هستم. من می خواهم شخص دیگری را از خارج کنترل کنم زیرا جذابیت کارگردان بیشتر از برنامه است که می توانم جلوی دوربین داشته باشم. در برنامه نویسی ، دیدگاه من فضای اجتماعی است و دوست دارم گره های فرهنگی و اجتماعی را باز کنم. فرهنگ ها وارد زندگی معاصر ما شده اند که ممکن است ما از منبع و طبیعت آنها آگاهی نداشته باشیم. این موضوعات نیاز به تحقیقات جامع و مفصل دارد. امیدوارم بتوانم برنامه ای را تولید کنم که در بین مخاطبان محبوب باشد ، نه یک شعار یا توصیه ، زیرا گوش مخاطب پر از چنین شعارها و توصیه هایی است.

آیا می توان این روزها در تلویزیون ساختار یافت؟

بله ، همان “قهرمان” که شما ذکر کردید از نظر برنامه نویسی کار مهمی بود و قهرمانان جهان به ایران آمدند. این مهم است که قهرمانان ایتالیا ، آلمان یا کاپیتان ملی لهستان … به ایران بیایند. آیا ما قبلاً رسانه ها را باز کردیم و صبح صبح قهرمانان کشورهای مختلف بودیم؟ چگونه این عجیب نیست؟ کاملاً مخرب است. اما از آنجا که ما به حضور این افراد و خروجی برنامه به عنوان یک رسانه تصویری یا رسانه های مکتوب اهمیتی نمی دهیم.

من فکر می کنم یک چیز این است که این برنامه را با نمای بیرونی مقایسه کنیم که هیجان انگیز تر بود و انتظار می رفت در ایران هیجان انگیز و کنجکاو باشد.

به هر حال ما در آزمایش و خطا هستیم. وقتی می گویم کاپیتان تیم ملی لهستان می آید ، منظور آنها تیمی است که در سراسر جهان رقابت می کند و تیم آنها کاپیتان دارد. ما حدود 5 سال است که روی این کار کار می کنیم. برای یک برنامه تنها 5 ساله ، من فکر می کنم این فعالیت بسیار هیجان انگیز و جذاب است ، اگرچه من خودم تولید کننده نیستم و فقط میزبان هستم. اشتباه است که انتظار داشته باشیم در فصل دوم با برنامه هایی که دو یا سه فصل ادامه داشته است ، به رقابت بپردازیم ، اما باید به خاطر داشته باشیم که در مقیاس جهانی ، این نوع برنامه ها میلیون ها طرفداران دارند.

ما ممکن است در ارتقاء این رویداد مورد غفلت واقع شده باشیم و باید ورزشکاران خارجی را که به اینجا آمده اند معرفی کنیم و این ورزش جدید را معرفی کنیم. این یک برنامه تازه کار است ، و اگر مدیران و مخاطبان صبر کمی داشته باشند ، می توانیم برنامه هایی را که در فصول آینده مانند Kish به برنامه های بین المللی شبیه است ، برگزار کنیم.

اکنون ما این برنامه را در یک طاقچه 2 متری اجرا می کنیم ، و میهمانانی که از ایران بیرون می آیند شگفت زده شدند و اعتقاد نداشتیم که ما می توانیم چنین تجهیزات را داشته باشیم ، خوشبختانه اولین قدم ما در بین المللی ، موفقیت بود.

در برنامه “Yalda مادر” ، من خطی ساختم که با مادران آنها آشتی کرد و نامه ای را برای من نوشت و نامه ای برای من نوشت. برخی ممکن است آن را دوست نداشته باشند یا نباشند ، اما برای من مهم نیست. من یک مأموریت دارم و نمی توانم ایده های مختلفی را بر اساس طعم دیگران انجام دهم ، می خواهم در برنامه نویسی چیز جدیدی بگویم.

رابطه من با دهه هشتاد و نود نزدیک است ، به خصوص از طریق برنامه “قهرمان” و علاقه زیادی که آنها نشان دادند. این نوجوانان دنیای عجیبی دارند و ما هیچ محیطی برای این نسل در رسانه ها نداریم و تا به امروز تعریفی از برنامه های تلویزیونی وجود نداشته است.

خوب است که شما صریحاً می گویید که رسانه ها به این کلاس داده نمی شوند ، زیرا وقتی برنامه هایی به وجود می آید که زبان نسل جدید را نمی دانند و از آنها محتوا نمی گیرند ، بدون انتقاد به آنها می آیند.

اکنون پیدا کردن همه سلیقه ها کمی دشوار است. زمانی بود که یک سریال می توانست در خیابان های تهران استراحت کند ، اما اکنون همه چیز تغییر کرده است و ما باید این کار را متفاوت انجام دهیم. همچنین باید به رسانه ها حق داده شود که این تنوع زیادی را اشتباه بگیرند. هنگامی که سریال هایی مانند “سالهای خانه” با شخصیت اوشین پخش شد ، تهران واقعاً ساکت بود. حتی تا ده ها سال ، سریال های موفق ایرانی مانند “میوه ممنوعه” و سایر سریال های ماه رمضان مخاطبان را در تلویزیون نگه داشتند.

حتی فصول مختلف پایتخت موفقیت آمیز بوده است ، اما برای جدا کردن مؤلفه های جامعه و گفتن اینکه ما این برنامه را برای این طیف تهیه می کنیم یا آن برنامه برای آن طیف است. رسانه ها باید به ایدئولوژی آن پایبند باشند. اگر اینگونه نباشد ، کمی ضعیف و ضعیف خواهد بود.

با این حال ، امروزه ، سیستم عامل های کم و بیش و حتی شبکه های تلویزیونی مختلف هر کدام نزدیک می شوند. به عنوان مثال ، شبکه خبری فقط اخبار را ارائه می دهد ، و البته افرادی هستند که فقط از صبح تا خواب خبر را تماشا می کنند. اگر به مدت یک دهه از گره زدن بگویید ، او اصلاً آن را باور نمی کند. اما من زنی را می شناسم که صبح اخبار را روشن می کند و شب را خاموش می کند.

شما در مورد کلمه جدید چیزی گفتید ، و ممکن است این سؤال مطرح شود که چرا شما همان کلمات جدید را در تریبون های مورد نظر خود نگفتید ، به عنوان مثال در برنامه شب Yalda؟

من چیزهای جدید زیادی گفتم و باید با دقت بیشتری دیده شود.

چه محتوای جدیدی؟

نگاه کنید ، من عملکرد خود را انجام می دهم و مخاطبان را در آنچه لازم است آزاد می کنم.

چرا شبیه چیز جدیدی نبود؟

شاید شکل جدیدی نداشته باشد. با این حال ، من چیزهای جدید زیادی درباره خانواده ، فرهنگ ، آموزش و غیره گفته ام.

و فکر می کردید که این کلمات قبلاً نگفتند؟

نه ، مدلی که ذکر کردیم گفته نشده است. “مؤثر بودن” با “گفتن” متفاوت است.

آیا این تأثیر می تواند مربوط به اشک مخاطب یا حتی میهمان آنتن باشد؟

شاید جایی در اشک اتفاق بیفتد.

حتی در شب یادا؟

بله چه مشکلی وجود دارد؟ چند ثانیه اشک از 2 ساعت برنامه بود؟ در برنامه “Yalda مادر” ، من خطی ساختم که با مادران آنها آشتی کرد و نامه ای را برای من نوشت و نامه ای برای من نوشت. برخی ممکن است آن را دوست نداشته باشند یا نباشند ، اما برای من مهم نیست.

من یک مأموریت دارم و نمی توانم مطابق با سلیقه دیگران انجام دهم. من چیزی در ذهن دارم که باید از آن محافظت کنم. بازده آن حدود 7000 آشتی است. اکنون همین رسانه ها ممکن است در یک برنامه بگویند ، “هیچ بچه ای در ایران از مادرش عصبانی نیست یا بی احترامی.” اما بدترین زمان زندگی ما است که کودکان بیشترین بی احترامی را برای مادران خود انجام می دهند و من آن را صریح می گویم.

بگذارید شما را راحت کنم ، سقف برنامه نویسی در ایران Ehsan Alikhani است ، و واقعاً هیچ کس پس از او وجود ندارد مگر اینکه یک رویداد جدید ایجاد شود. سقف برنامه نویسی توسط EHSAN تعیین می شود. اینکه من شبیه Alikhani هستم به این دلیل است که من پنج سال با او بوده ام ، اما ما سعی کردیم دلقک ، شوخی و طنز بازی کنیم ، اما من نمی توانم از آنتن خارج شوم و با آن صحبت نکنم ، و این قطعاً چیزی است رسانه ها

من برنامه خود را در تمام این چهار شب انجام دادم و 6000 کودک را در سراسر ایران با مادران خود آشتی کردم. کودکانی که لرزیدند و همان اشکهایی را که ریختیم. آمار کتبی این رابطه را نشان می دهد. در این رابطه ، من آماده هستم که حتی لعنت کنم که چرا شما در شب یلادا اشک می ریزید. یک دقیقه اشک است ، اما اثر آن هزاران دقیقه است.

شما هنوز هم با Ehsan Alikhani از طراحی دکوراسیون گرفته تا اجراها و جشن های تلویزیونی مقایسه شده اید.

بگذارید شما را راحت کنم ، سقف برنامه نویسی در ایران Ehsan Alikhani است ، و واقعاً هیچ کس پس از او وجود ندارد مگر اینکه یک رویداد جدید ایجاد شود. سقف برنامه نویسی توسط EHSAN تعیین می شود. اینکه من شبیه Alikhani هستم به این دلیل است که من پنج سال با او بوده ام. من از Alikhani یاد گرفتم و این اتفاق ناخواسته برای من اتفاق افتاده است.

سرانجام ، مخاطب از شما انتظار دارد که از این سایه خارج شوید. مانند Alikhani ، که ممکن است با Farzad Hassani یا Reza Rashidpour مقایسه شده باشد ، که یک بار با محمود شاهریاری مقایسه شده است.

این مطمئناً اتفاق خواهد افتاد. این ناخواسته برای من اتفاق افتاده است. من 5 ساله بودم که با EHSAN شروع کردم ، او یک سال از من بزرگتر بود و ما در سال 2 شروع کردیم. من قبل از اینکه بخواهم با او کار کنم با او دوست بودم. این دوستی باعث شد که من به او نزدیک شوم و این رابطه را شکل دادم. به هر حال ، اگر آنها بگویند که ایمان قیاسی شبیه Ehsan Alikhani است ، اگر من این کار را مانند EHSAN انجام دهم ، واقعاً بی نظیر است. من همه آنها را می بوسم و از آنها تشکر می کنم که مرا در آن سطح دیدم. نه تنها مشکلی ندارم بلکه خوشحال شدم و فکر نمی کردم از او کمک بگیرم.

آیا در این سالها نیز چالشی داشته اید که روی آنتن نبوده یا به او کمک کرده اید؟

من همیشه آنتن را ابتدا از مجوز و اجازه رفتن به آنتن می گذارم. او می تواند شهادت دهد. اکنون برخی می گویند چرا شما سقوط نمی کنید یا پست های خود را دوست ندارید ، اما زندگی بسیار جدی تر از Falu و Like است. حداقل برای من و اسان ، این دو دسته جداگانه هستند. من به طور قطع با EHSAN مشورت خواهم کرد ، به عنوان مثال ، “مراقب باشید ، اطلاعات خود را در مورد میهمانان افزایش داده و به میهمانان و موضوع از زوایای مختلف نگاه کنید.” او مانند استاد می دهد و راهنمایی می کند ، و من از او بسیار تشکر می کنم.

بسیاری از آنها از تلویزیون انتقاد کرده اند و می گویند اگر اسان آلخانی ، طراحی دکوراسیون او ، میهمانان و عملکرد او خوب است ، چرا او روی آنتن نیست؟ چرا نسخه دیگری از Ehsan Alikhani وجود دارد؟ یا به عنوان مثال ، اگر رامباد جوان و برنامه هایی مانند “خنده” خوب هستند ، چرا خودش نیست و چرا نسخه هایی وجود دارد؟

انتقاد درست است ، مردم باید خودشان باشند و کار خود را انجام دهند ، جایگزینی یا الگوی معدود افراد صدمه ای ندیده و این انتقاد است. اگر هدف تلویزیون انجام این کار است ، این انتقاد درست است ، اما فکر نمی کنم تلویزیون این هدف را داشته باشد. همانطور که می گویید ، وقتی یکی خالی است و می خواهد برنامه ای تهیه کند. این ممکن است از چهار یا پنج جوان استفاده کند ، و من مشکلی در این مورد ندارم.

باید اتفاق بیفتد رسانه ها باید چهره های جدیدی تولید کنند ، چیزی که در این سالها نبوده است. هر شخصی که اکنون می بینید قبلاً وجود داشته است ، اکنون فقط کمی جسورانه تر یا جدی تر است. چرا اکنون افراد جدیدی را نمی سازیم که اگر کسی عصبانی شود یا اتفاقی بیفتد ، ما آن شخص را داریم؟ این وظیفه رسانه ها ، به ویژه تلویزیون است که این تولید را دارد و همیشه چهره های خود را پرورش می دهد.

یک روز یکی کار نخواهد کرد و می خواهد تجارت خود را تغییر دهد ، مانند رفتن به سینما از تلویزیون. اگر چنین است ، تلویزیون باید چه کاری انجام دهد؟ در مقابل ، این مورد ، به عنوان مثال ، آنها از سینما به تلویزیون می آیند. این یک رفت و آمد طبیعی است و حتی یک افتخار است.

چقدر می توانید از خود انتقاد کنید که چرا به جای Ehsan Alikhani در جای فحش هستید؟

من کراهت زیادی نشنیده ام ، البته فیض خدا. شاید دلیل این باشد که من زندگی خود را زندگی می کنم و موقعیت خاصی در مورد مسائل ندارم. من فقط در مکان های مورد نیاز خود حضور دارم و نظرات زیادی ندارم. من در مورد موضوعاتی صحبت نمی کنم که تسلط ندارم. ما احساس می کنیم که چون چهره ای مشهور داریم ، می توانیم در مورد هر زمینه مورد نظر خود اظهار نظر کنیم ، در حالی که من واقعاً در موضوعاتی مانند سیاست ، اقتصاد ، مسکن ، طلاق و غیره تخصص ندارم.

برای صحبت کردن در مورد چه اطلاعاتی لازم است؟ یا چه آموزش و پرورش باید اطلاعات دقیقی در این باره ارائه دهم؟ من نه تنها در حوزه سیاسی می دانم ، بلکه در موارد دیگر اظهار نظر نمی کنم. من حتی در برنامه خود اعلام نمی کنم ، به عنوان مثال ، من نمی گویم آنچه دیروز در این مکان اتفاق افتاد. من نمی توانم این کار را بر اساس فضای مجازی و شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام و تلگرام انجام دهم و چیزی غیررسمی بگویم.

من فکر می کنم ما به تدریج به چنین افراد خطرناکی تبدیل می شویم و من نمی خواهم اینگونه باشم. خدا را شکر بخاطر انتقاد من ، به عنوان مثال ، چرا احساس می کنم شب yalda یا چرا شبیه ehsan alikhani هستم! اما شما احتمالاً هرگز نشنیده اید که چرا ایمان قیاسی در مورد چنین موضوعی یا چنین شخصی صحبت کرده است؟ نه در آینده ، زیرا من یک رویکرد دارم.

چه اتفاقی برای برنامه شب Yalda افتاد که مهران مودی و علی زندوکیلی آزاد نشدند؟ اگرچه سوال در مورد تهیه کننده است ، اما حدس می زنم شما در داستان بودید.

من واقعاً نمی دانم ، اما فکر می کنم یک بحث مدیریتی وجود داشت و در پشت صحنه نبود. این عنوان برنامه ما بود که تا شب قبل از برنامه منتشر شد ، اما یکباره منتفی شد.