چندی پیش نشسته ام و دوباره فیلم کازابلانکا را در کازابلانکا دیدم و با تعجب از صادقانه ، هنوز هم به همان اندازه که برای اولین بار بود چشمگیر بود. اما وقتی فیلم های جدید عاشقانه مانند نوت بوک یا La La Land را می بینم ، اگرچه به خوبی ساخته شده اند ، اما به نظر می رسد آنها کمی وجود دارد. فیلم های عاشقانه و عاشقانه امروز دیگر حس پرشور و فراموش نشدنی سینمای کلاسیک ندارند. من نمی دانم مشکل این است که ما دلتنگی داریم یا سینمایی که دیگر شخصیت ها را عمیق و عاشقانه نمی کند. وقتی فیلم هایی مانند تعطیلات رومی یا برخورد مختصر را تماشا می کنید ، احساس می کنید که عشق واقعی است ، اما در بسیاری از فیلم های جدید ، عشق به یک شوخی تبدیل شده است. آیا این فقط یک احساس شخصی بود ، یا آنها واقعاً پیرتر ، عمیق تر و مؤثرتر بودند؟
از یک طرف ، تحولات اجتماعی و فناوری نیز ممکن است سینمای عاشقانه را تغییر داده باشد. از طرف دیگر ، هالیوود بیشتر از برخورد با داستانهای آرام ، انسانی و عاطفی بیشتر به فروش فیلم های ابرقهرمانی نگران است. شاید تعریف عشق تغییر کرده باشد ، و مانند گذشته ، آن عشق طولانی ، پر از فداکاری و مکاتبات عاشقانه ، در سینمای مدرن اتفاق نمی افتد. در این انتشار ، ما 10 دلیل را مشاهده می کنیم که چرا فیلم های عاشقانه امروز دیگر در گذشته احساس نمی کنند.
سرعت بالای روایت در فیلم های امروز فرصت ایجاد عشق را از بین برده است
اگر به فیلم هایی مانند Gone With the Wind یا یک ماجراجویی برای یادآوری نگاه کنید ، خواهید فهمید که این فیلم ها اجازه می دهند تا روابط عاشقانه به زمان خود برسد. در سینمای مدرن ، به دلیل تغییر در سبک روایت و انتظارات مخاطب ، فیلم های عاشقانه دیگر منتظر رشد طبیعی نیستند. در بسیاری از فیلم های جدید ، قهرمانان در ابتدای تاریخ به یکدیگر جذب می شوند و ناگهان عاشق می شوند و بدون پیشرفت عاطفی عمیق عاشق می شوند. این تغییر باعث شده است که در این فیلم ها بیشتر شبیه یک عاشقانه فوری باشد ، نه یک عشق واقعی و پیچیده که بین این دو شخصیت شکل می گیرد. به عنوان مثال ، در تایتانیک ، رابطه بین جک و تسبیح به تدریج رشد می کند و لحظات عاطفی زیادی بین آنها وجود دارد. برعکس ، در من قبل از شما ، رابطه عاشقانه بیشتر روی کلیشه های سطحی شکل می گیرد و به جای تعامل عاطفی ، بر نتیجه غم انگیز تاریخ متمرکز می شود. این تفاوت باعث شده است که فیلم های عاشقانه مدرن کمتر عمیق و واقعی تر به نظر برسند.
بازیگران را از ابررساناهای واقعی برای ایجاد شیمی عاشقانه کاهش دهید
در دوران طلایی هالیوود ، بازیگرانی مانند همفری بوگارتن ، آدری هپبورن ، کری گرانت و اینگرید برگمن نه تنها به دلیل توانایی آنها بلکه برای شیمی فوق العاده خود باقی ماندند. وقتی کلارک گیبل و ویوین لی در گذشته بودند ، رابطه بین آنها واقعی به نظر می رسید. اما در فیلم های امروز ، ستاره هایی که می توانند این سطح عاشقانه را روی صفحه نشان دهند کمتر قابل مشاهده هستند. بسیاری از بازیگران مدرن به دلیل تمرکز آنها بر روی فیلم های اکشن و فیلم های ابرقهرمانی ، که باعث کاهش میزان فیلم های عاشقانه قوی شده است ، در ژانر عاشقانه کمتر ظاهر می شوند. به عنوان مثال ، رایان گوسلینگ و اما استون در این سرزمین شیمی خوبی داشتند ، اما آنها هنوز رابطه عاشقانه کلاسیک ایجاد نکردند. عدم وجود سوپراستارهای عاشقانه ، فیلم های امروز را کمتر معقول کرده است.
رویکرد بیش از حد به گیشه و فروش دارای فیلم های عاشقانه است
هالیوود امروز بیشتر روی درآمد باکس آفیس تمرکز دارد و فیلم های فروش بیشتر بیشتر فیلم های کمدی و فیلم های مارول و دی سی (DC) هستند. در دهه 1980 و 1980 ، فیلم های عاشقانه پرشور مانند Pretty Woman ، Sleopress در سیاتل و نوت بوک ساخته شد ، اما امروز تماشای این فیلم ها در سینماها دشوار است. بسیاری از مطالعات دیگر تمایلی به سرمایه گذاری در فیلم های عاشقانه مستقل ندارند ، زیرا فیلم های اکشن و علمی تخیلی بسیار سودآورتر هستند. به عنوان مثال ، هنگامی که یک ستاره با بردلی کپی و لیدی گاکا به دنیا آمد ، اگرچه این فیلم خوبی بود ، اما حتی با فروش میلیارد دلار -Dollar of Avengers: Endgame به توافق نرسید. رویکرد بیش از حد در موفقیت های باکس آفیس باعث شده است که فیلم های عاشقانه به حاشیه نشینی و جایگزین ژانرهای سودآورتر شوند.
تغییر سبک زندگی و روابط اجتماعی بر تعریف عشق در سینما تأثیر گذاشته است
یکی از مهمترین تفاوت های بین فیلم های عاشقانه کلاسیک و فیلم های امروز ، تغییر در فرهنگ روابط اجتماعی است. در گذشته ، عشق مبتنی بر انتظار ، دلتنگی ، مکاتبات و فداکاری بود ، اما امروز روابط سریعتر و سریعتر شده است. این تغییر در واقعیت زندگی نیز بر داستانهای عاشقانه سینما تأثیر گذاشته است. در فیلم هایی مانند غرور و تعصب یا قبل از طلوع آفتاب ، عشق به تدریج ساخته می شود ، اما در بسیاری از فیلم های مدرن ، روابط عاطفی بسیار سریع و مفصل است. به عنوان مثال ، فیلمی مانند 500 روز از تابستان سعی می کند تصویری مدرن از عشق را ارائه دهد ، اما برخلاف عاشقانه های کلاسیک ، فداکاری کمتری دارد و ارتباطات عمیق دارد. تغییر در سبک زندگی و ارتباطات باعث شده است که فیلم های عاشقانه مدرن کمتر روی احساسات عمیق متمرکز شوند و امروز بیشتر از دنیای سریع و گذرا منعکس می شوند.
تأثیر شبکه های اجتماعی بر مخاطب باعث کاهش صبر و شکیبایی برای روایت عاشقانه شده است
مخاطبان امروزی که عادت دارند در اینستاگرام و Tikk محتوای کوتاه و هیجان انگیز را ببینند ، دیگر به اندازه گذشته برای گذراندن وقت در سینما برای ایجاد یک رابطه عاشقانه نیستند. فیلم های عاشقانه قدیمی گاهی اوقات نیمه اول فیلم شخصیت ها و روابط خود را می سازند ، اما امروزه مردم برای جذب سریعتر آنها به محتوا نیاز دارند. این امر باعث شده است که بسیاری از فیلم های عاشقانه امروز کوتاه تر شوند و دیالوگ های عاطفی و شخصیت های عمیق با سرعت و لحظه های تکان دهنده قربانی می شوند. به عنوان مثال ، فیلمی مانند Sunshine Eternal از ذهن بی نقص هنوز در تلاش است تا عشق را عمیقاً و فلسفی بررسی کند ، اما این فیلم ها کمتر از همیشه ساخته شده اند.
فقدان دیالوگ های عمیق و تأثیرگذار در فیلم های عاشقانه امروز
یکی از مهمترین دلایلی که چرا فیلم های عاشقانه مدرن به اندازه فیلم های کلاسیک معقول نیستند ، کاهش دیالوگ های عمیق و تأثیرگذار است. در گذشته ، فیلم های عاشقانه مبتنی بر مکالمات ماندگار بودند که شخصیت ها را عمیق تر می کردند و عاشقانه ها را بیشتر می کردند. فیلم هایی مانند کازابلانکا یا وقتی هری سالی را ملاقات کرد که هری با سالی ملاقات کرد پر از دیالوگ هایی بود که مردم هنوز هم به یاد می آورند و نقل می کنند. اما در فیلم های جدید ، بسیاری از دیالوگ ها سطحی و بدون تأثیر هستند. به جای مکالمات ماندگار ، بسیاری از فیلم های عاشقانه امروزی روی دیالوگ های کوتاه ، شوخی های گذرا و صحنه های بصری تمرکز می کنند (در نتیجه ، مخاطبان کمتر می توانند با احساسات شخصیت ها ارتباط برقرار کنند. به عنوان مثال ، فیلمی مانند غرور و تعصب (2005) هنوز به دلیل گفتگوهای عمیق خود موفق نشد.
مفهوم عشق را در سینمای مدرن تغییر دهید و عنصر فداکاری را کاهش دهید
در گذشته ، عشق در سینما اغلب قربانی و بخشیده می شد ، اما فیلم های عاشقانه امروز کمتر نشان می دهند. در فیلم هایی مانند Titanicia Romeo و Julieta ، شخصیت ها حاضر بودند زندگی خود را به خاطر عشق خود قربانی کنند. این فداکاری یکی از دلایلی بود که این فیلم ها تأثیرگذار شدند. اما امروز ، بسیاری از فیلم های عاشقانه مدرن روابط را با یک دیدگاه عملی و واقع گرایانه نشان می دهند که در آن شخصیت ها کمتر از عشق خود قربانی می کنند. به عنوان مثال ، در LA Land ، سرانجام عشق بین میا و سباستین قربانی رویاهای شخصی و موفقیت شخصی می شود. این نوع روایت باعث شده است که بیشتر در سینمای مدرن به شکل یک انتخاب فردی بیشتر از یک احساس عمیق و غیر جذاب باشد. اگرچه این دیدگاه می تواند بازتابی از واقعیت های امروز باشد ، اما فیلم های عاشقانه مدرن را نسبت به همیشه کمتر معقول کرده است.
استفاده بیش از حد از کلیشه های عاشقانه و تکرار داستان ها
یکی از اصلی ترین مشکلات فیلم های عاشقانه جدید استفاده بیش از حد از کلیشه های تکراری است که باعث شده این فیلم ها کمتر مؤثر باشند. در فیلم های کلاسیک ، داستانهای عاشقانه به طور کلی اصلی و غیرقابل پیش بینی بودند و مخاطبان را درگیر می کردند. اما امروز ، بسیاری از فیلم های عاشقانه از فرمول های خاصی پیروی می کنند که داستانها را قابل پیش بینی و کلیشه می کنند. به عنوان مثال ، فیلم هایی مانند The Fault in the Stars and Me قبل از اینکه همه فرمولهای عاشقانه غم انگیز مشترک را دنبال کنند که بارها در سینما دیده می شود. این تکرار باعث شده است که فیلم های عاشقانه مدرن نمی توانند تأثیر عمیق و عمیقی بر مخاطب بگذارند. در حالی که فیلم هایی مانند آنی هال یا ابدی آفتاب رویکردهای مختلفی برای عشق داشته اند ، اما بسیاری از فیلم های جدید همچنان از همان الگوهای پیروی می کنند. فقدان داستانهای عاشقانه معتبر و خلاق ، فیلم های جدید را کمتر معقول کرده است.
استفاده از موسیقی عاطفی و تأثیرگذار را در فیلم های عاشقانه کاهش دهید
موسیقی یکی از مهمترین عناصر فیلم های عاشقانه فیلم است که تأثیر عاطفی فیلم را بهبود می بخشد. در گذشته ، موسیقی متن فیلم های عاشقانه به طور کلی ملودیک ، عاطفی و پرشور بود و نقش اساسی در ایجاد حس عشق و دلبستگی داشت. به عنوان مثال ، تایتانیک و موسیقی متن فیلم محافظ آنقدر تأثیرگذار بودند که مردم هنوز هم آنها را با عشق عالی فیلمبرداری مرتبط می کنند. اما در بسیاری از فیلم های عاشقانه امروزی ، موسیقی نسبت به پس زمینه ای بی تفاوت تر شده است که به مخاطب کمتر عمیق می بخشد. بسیاری از فیلم های مدرن آهنگ های پاپ یا قطعات مینیمالیستی را می پوشند که به جای موسیقی متن فیلم ارکسترال و عاطفی کمتر مؤثر هستند. به عنوان مثال ، در حالی که این سرزمین هنوز از موسیقی برای بهبود احساسات عاشقانه استفاده می کرد ، بسیاری از فیلم های دیگر چنین عناصری ندارند. عدم وجود گروههای صوتی عاطفی و تأثیرگذار باعث شده است که فیلم های جدید عاشقانه در خاطرات کمتر شود.
صحنه های طولانی و عاطفی را که عشق را عمیق تر می کند ، کاهش دهید
یکی از ویژگی های فیلم های کلاسیک عاشقانه وجود صحنه های طولانی و خوشمزه بود که به مخاطب امکان برقراری ارتباط عمیق با شخصیت ها را می داد. فیلم هایی مانند دکتر ژیواگو ، یا Madison County Bridges ، Madison County Bridges ، صحنه هایی داشتند که در آن شخصیت ها ساعت ها می گذراندند ، صحبت می کردند و روابط به تدریج عاشقانه خود را افزایش می دادند. اما در بسیاری از فیلم های امروز ، ریتم سریع برای کاهش این نوع صحنه ها روایت شده است. فیلم های جدید عاشقانه بیشتر روی لحظات کوتاه و گذرا تمرکز می کنند و به مخاطبان اجازه نمی دهند که عشق بین شخصیت ها را عمیقاً احساس کنند. به عنوان مثال ، در حالی که قبل از طلوع آفتاب ، او تقریباً تمام وقت خود را به دیالوگ های طولانی بین شخصیت ها اختصاص داده است ، فیلم های جدیدی مانند همه پسران قبل از آن دوست دارند یا دوست دارند ، سیمون از سکانس های سریعتر و سریعتر استفاده می کند. این تغییر باعث شده است که فیلم های عاشقانه امروز نسبت به همیشه کمتر معقول باشند و تأثیر طولانی مدت بر مخاطب نداشته باشند.
ارسال نقد و بررسی