بیوگرافی جوزف گوبلز: معمار تبلیغات نازی ها
جوزف (جوزف) گوبلز در 29 اکتبر 1897 در شهر کوچکی در آلمان به دنیا آمد. او در یک خانواده کاتولیک از طبقه متوسط بزرگ شد. گوبلز از دوران کودکی با مشکلات جسمانی مواجه بود. او از ناهنجاری پا رنج می برد که باعث می شد بیشتر عمرش لنگ بزند. این نقص جسمانی تأثیر عمیقی بر روان او گذاشت و احتمالاً در شکل گیری شخصیت و جاه طلبی های او نقش داشته است. گوبلز در دانشگاه بن و هایدلبرگ تحصیل کرد و دکترای ادبیات و فلسفه گرفت. در این مدت به نوشتن رمان و نمایشنامه علاقه مند شد اما تلاش هایش برای موفقیت در این زمینه ها ناکام ماند.
در دهه 1920، گوبلز به حزب نازی پیوست و به سرعت درجات بالاتری را طی کرد. او در ابتدا تحت تأثیر گرگور استراسر، یکی از رهبران جناح چپ حزب قرار گرفت. اما پس از آشنایی با آدولف هیتلر، مجذوب کاریزما و دیدگاه های او شد و به یکی از وفادارترین پیروان او تبدیل شد. در سال 1926، گوبلز به عنوان گولیتر (رئیس منطقه) برلین منصوب شد و توانست حزب نازی را به یک نیروی اصلی در شهر تبدیل کند. او با استفاده از مهارت های سخنوری و دانش رسانه ای خود، گردهمایی های بزرگ و کمپین های تبلیغاتی مؤثری ترتیب داد.
با به قدرت رسیدن هیتلر در سال 1933، گوبلز به عنوان وزیر تبلیغات رایش سوم منصوب شد. در این سمت، او کنترل کامل رسانه ها، هنر و اطلاعات عمومی را به عهده گرفت. گوبلز با استفاده از رادیو، فیلم، چاپ و سایر رسانه ها تصویر ایده آل هیتلر و رژیم نازی را به جامعه آلمان ارائه کرد. او همچنین نقش مهمی در ترویج ایدئولوژی های نژادپرستانه و یهودستیزانه داشت و از تبلیغات برای توجیه سیاست های سرکوبگرانه رژیم استفاده می کرد. گوبلز به عنوان یکی از معماران اصلی هولوکاست شناخته می شود.
در سالهای پایانی جنگ جهانی دوم، گوبلز به هیتلر وفادار ماند. در آخرین روزهای رایش سوم، او به همراه خانوادهاش به فورربونکر در برلین نقل مکان کرد. پس از خودکشی هیتلر در 30 آوریل 1945، گوبلز برای یک روز صدراعظم آلمان شد. اما با دانستن این شکست اجتناب ناپذیر، او و همسرش ماگدا شش فرزند خود را مسموم کردند و سپس در 1 می 1945 خودکشی کردند. مرگ گوبلز پایان یکی از تاریک ترین فصل های تاریخ آلمان بود.
فیلم Goebbels and the Führer (Führer und Verführer) یا Goebbels and the Führer این اثر به کارگردانی Joaquín A. Long اثری است که یکی از پیچیده ترین و تاریک ترین روابط تاریخ بشریت را بررسی می کند. این فیلم با تمرکز بر زندگی خصوصی آدولف هیتلر و وزیر تبلیغات او، جوزف گوبلز، سعی دارد چهره واقعی این دو شخصیت را بپوشاند و نشان دهد که چگونه توانستند یک ملت را به فاجعه بکشانند. این فیلم که تلفیقی از درام، مستند و شهادت بازماندگان هولوکاست است، بحث های متعددی را در آلمان و سراسر جهان به راه انداخته است.
بازسازی شخصیت های تاریخی
در «گوبلز و رهبر» رابرت استادلوبر در نقش جوزف گوبلز و فریتز کارل در نقش آدولف هیتلر ظاهر میشوند. این بازیگران با دقت و عمق زیاد شخصیت های خود را به تصویر کشیده اند و بیننده را وادار می کنند تا در ذهن و انگیزه های این دو نفر غوطه ور شود. کارگردان فیلم یواخیم لانگ معتقد است که نشان دادن این افراد به عنوان انسان های واقعی با ضعف ها و نقص ها به ما کمک می کند تا بفهمیم چگونه توانستند مردم را به سمت ایدئولوژی های خطرناک سوق دهند.
تلفیقی از مستند و درام.
یکی از ویژگی های قابل توجه فیلم تلفیق صحنه های دراماتیک با مطالب آرشیوی و شهادت های واقعی است. این رویکرد به بیننده این امکان را می دهد که نه تنها جنبه های خصوصی زندگی هیتلر و گوبلز را ببیند، بلکه تأثیرات واقعی تبلیغات و دروغ ها را بر جامعه آلمان نیز ببیند. این فیلم از انواع تکنیک های سینمایی استفاده می کند تا مرز بین واقعیت و تخیل را محو کند و به این ترتیب تجربه ای عمیق و تاثیرگذار را ارائه دهد.
جنجال های پیرامون فیلم
انتخاب این رویکرد جسورانه باعث شده تا فیلم با مقاومت هایی در آلمان روبرو شود. به گزارش گاردین، این فیلم در آلمان از تامین مالی عمومی محروم شد، زیرا برخی معتقد بودند که نمایش هیتلر و گوبلز به عنوان انسان باعث ایجاد همدردی با آنها خواهد شد. توماس وبر، مشاور تاریخی فیلم گفت که این تصمیم به دلیل “ترس از همذات پنداری مخاطب با شخصیت اصلی” گرفته شده است. این باعث شد که قسمت هایی از فیلم در براتیسلاوا فیلمبرداری شود.
دیدگاه کارگردان.
لنگ تاکید می کند که هدف او ایجاد همدردی با این شخصیت ها نیست، بلکه هشدار دادن درباره خطرات تجدید حیات ایدئولوژی های افراطی است. او در مراسم افتتاحیه این فیلم در برلین گفت: اگر بتوانیم چهره واقعی جنایتکاران آن زمان و راهبردهای آنها را ببینیم، می توانیم چهره سربازان محبوب امروزی را بپوشانیم. او به رشد جنبش های راست افراطی در سراسر جهان اشاره کرد و اظهار داشت که فیلمش می تواند به عنوان ابزاری برای درک بهتر خطرات فعلی مورد استفاده قرار گیرد.
واکنش ها و بررسی ها
فیلم «گوبلز و پیشوا» واکنش های متفاوتی را برانگیخته است. برخی از منتقدان آن را شاهکار و انقلابی در نمایش تاریخ نازی ها دانسته اند. آیریش تایمز نوشت که این فیلم “هنر و تاریخ را با هم ترکیب می کند تا مخاطبان را به تفکر عمیق تر در مورد خطرات تبلیغات دعوت کند.” با این حال، دیگران نسبت به انسانی شدن این شخصیت ها ابراز نگرانی کرده اند. مجله اشپیگل اظهار داشت که این فیلم می تواند “تا حدی مردم را وادار کند که با مجرمان همذات پنداری کنند.”
موانع پیش روی فیلم.
عدم حمایت مالی دولت آلمان تنها مانعی نبود که فیلم با آن روبرو شد. سازمان ویژن کینو که مسئولیت توصیه و سازماندهی نمایش فیلم در مدارس آلمان را بر عهده دارد، تصمیم گرفته است که نمایش «گوبلز و پیشوا» را در مدارس توصیه نکند. این تصمیم علیرغم اینکه رگولاتور رسانه ای آلمان این فیلم را “بسیار ارزشمند” خوانده بود، گرفته شد. این موضوع باعث عصبانیت کارگردان و گروه سازنده شد. لنگ گفت: «تصمیم محروم کردن دانشجویان از این بررسی مهم ناسیونال سوسیالیسم، به ویژه در شرایط جوی کنونی، کاملاً غیرقابل درک است.
پیام فیلم برای حال حاضر.
این فیلم با اشاره به شباهتهای شرایط کنونی جهان و ظهور نازیسم، میکوشد هشداری برای مردم باشد. توماس وبر، مشاور تاریخی فیلم، خاطرنشان میکند که «ما در عصر جدیدی زندگی میکنیم، پر از اطلاعات نادرست، و نگاه کردن به جنگ جهانی دوم میتواند به ما در درک بهتر شرایط و مکانیسمهایی که منجر به آن جنگ شد، کمک کند». لانگ همچنین معتقد است که با درک اینکه هیتلر و گوبلز انسان هایی با ضعف ها و انگیزه های شخصی بودند، می توانیم از تکرار تاریخ جلوگیری کنیم.
ارائه نگاهی تازه و جسورانه به یکی از تاریک ترین فصل های تاریخ، «گوبلز و پیشوا» بحث های مهمی را در مورد نحوه ارائه گذشته و رابطه آن با حال به راه انداخته است. این فیلم با تلفیق هنر سینما، تاریخ و شهادت های واقعی، مخاطبان را به تفکر عمیق در مورد خطرات تبلیغات، دستکاری حقیقت و احیای ایدئولوژی های افراطی دعوت می کند. در زمانی که جنبش های راست افراطی در حال رشد هستند، این فیلم می تواند به عنوان هشداری برای درس گرفتن از اشتباهات گذشته و ساختن آینده ای بهتر باشد.
ارسال نقد و بررسی