باند فراری گروگان های افغانستان با دستورات اطلاعاتی و قاطع قضایی در مهرشهر ، کاراج دستگیر شد و پس از حرکت به مشهاد ، زاویه های جدید ماجراهای تکان دهنده گروگان و قتل وحشتناک یکی از گروگان ها در استخر وحشت ویلا.
براساس روزنامه خوراسان ، داستان این باند مخوف از زمانی آغاز شد که پسر مرد افغان ساراف با اشاره به پلیس اطلاعات مشهاد ، گفت پدرش از ترکیه به ایران آمده است و هیچ اطلاعاتی در مورد او ندارد!
با توجه به اهمیت این موضوع ، پرونده ای در پلیس تشکیل شد و ردیابی اطلاعات در دستور کار دفتر افسران جنایی قرار داشت ، اما بیش از یک هفته نگذشت که خانواده احمد شاهیر از طریق رسانه های اجتماعی تصاویری از یک مرد 6 ساله دریافت کردند که میزبان ها به گروگان ها ارسال می شدند. آنها گروگان های خود را به قتل رسانده اند و اکنون قصد دارند تصاویر بدن را بگیرند!
اینگونه بود که روند تحقیقات کاملاً تغییر کرد و پرونده با یک دستورالعمل ویژه سرتیپ احمد ناغبان ، یک گروه تخصصی از کارآگاهان جنایی برای تجزیه و تحلیل داستان گروگانگیری ، یک رنگ جنایتکار به خود گرفت. در همین حال ، گروگان ها ، که نتوانستند از خانواده گروگان پیروی کنند ، سعی کردند اخاذی خود را به روش دیگری ادامه دهند. در تماس های بعدی ، آنها ادعا کردند که آنها مایل به گزارش محل دفن با قیمت 6000 دلار هستند. آنها ادعا كردند كه اگر مبالغ به صربستان تحویل داده شود ، محل دفن بدن در منطقه شاندیز مشهاد را می دهند. از طرف دیگر ، گروه کارآگاه ، با استفاده از تکنیک های کارآگاه تخصصی و بررسی تصاویر بدن ، به ویلا در روستای فراد آباد شاندیز رسید ، اما خدمتکار باغ ویلا افغان تنها یک کارت شناسایی را به کارآگاهان داد و ادعا کرد که هنگام اجاره آنها ، ویلای را به یک زوج جوان افغان اجاره داده است!
بلافاصله مشخصات کارت شناسایی مورد بررسی قرار گرفت و کارت نیز متعلق به کارتون بزرگراه 100 متر مشهاد بود. به همین دلیل ، تلاش های کارآگاهان -تلاش های کلکسی با راهنمایی ویژه و دستورالعمل قاضی صادیگ سادغ (قاضی ویژه قتل قتل) وارد مرحله جدیدی شد و با دستگیری چند نفره ، سرانجام سیم کارت به عنوان معتاد به مواد مخدر و کارتن خواب شناخته شد. تحقیقات مداوم نشان داد که مرد معتاد به مبلغ 6000 دلار پول نقد موتورسواری خود را به موتورسواری داده بود ، که وی ادعا می کرد از افغانستان آمده است و به خانواده اش نیاز به تماس تلفنی دارد. تحقیقات بیشتر حاکی از آن است که گروگان های مخوف در حال اجاره ویلا در منطقه از طریق یک سایت برنامه ریزی خاص بودند.
تحقیقات پلیس ادامه داد كه چهار مورد گروگان دیگر اتباع افغانستان روی میز باز شده اند ، و گروهی از كارآگاهان به سرپرستی سرهنگ محمد بغر پهلوان (رئیس دایره ربودن) در مأموریتی برای پیگیری داستان اتباع افغانستان بودند.
سرانجام ، پس از مدتی ، برخی از اعضای باند گروگان مخوف افغانستان دستگیر شدند که نشان داد که چهار نفر در گروگان گرفتن احمد شیر (قربانی افغان) شرکت داشتند. اکنون پرونده گروگان های مخوف از اهمیت ویژه ای برخوردار بود که قاضی دکتر سادگ سافاری به طور خاص روی پرونده جنایی متمرکز شد و دستورات محرمانه ای را برای دستگیری باند گروگان مخوف صادر کرد.
در حالی که با اقدامات تجربی و راهنمایی تجربی سرتیپ ژنرال محمد کاظم تقوی ، اخاذی از 6000 گروگان پس از 7 روز شکست خورده بود ، برخی از فراری های دو کودک افغان نیز در دسامبر 2008 دستگیر شدند ، و بدین ترتیب داستان “احمد شاه” از میزبانی توسط اعضای میزبان -از این موضوع از یک منزل Afghan ، منشور شد. اعضای دیگر باند وی از ترکیه به تهران منتقل شدند و قرار بود وی را با استفاده از دوستداران فریبنده در یک رستوران با قیمت بالا قرار دهد. اما 6 ساله ادعا کرد: “اما من به باند نرفتم ، و اعضای زن 6 ساله دیگر ،” فرشته “(نام مستعار) ، به مرد ایمنی فرستاده شد.
با این اعترافات ، مأمورین بلافاصله به Ali-Kho (یکی از متهمین دستگیر شده در پرونده گروگان در کارخانه) رفتند و او را تحت سؤالات فنی قرار دادند زیرا یک ساله 6 ساله ادعا کرد که او همچنین نقش مهمی در آوردن سارامان به تهران دارد. مدتی نگذشت که آلی خچ راز باغ وحشت را فاش کرد و گفت: من در یک جشن با دختری به نام “Z” آشنا شدم و از او خواستم تا با احمد شیر (مرد ساراف) زندگی کند. سپس ما یک ویلا را در منطقه Shandiz از طریق فضای مجازی اجاره کردیم زیرا ما دو گروگان قبلی را به همان روش در ویلاها انجام داده بودیم ، اما او در داخل استخر سرپوشیده ویلا مقاومت کرد و با ما برخورد کرد. در این زمان ، ما با چوب به او اصابت کردیم و سپس “خالدفاغانی” طناب را به گردن او انداخت که دیگر بیهوش نبود. وقتی فهمیدیم که او دیگر در حال مرگ نیست ، بدن او را به یک خانه واحد در منطقه Pannat بردیم و از آنجا به یک باغ در عباس آباد (شهر شهید رجائی) رفتیم و زیر دیوار باغ دفن کردیم.
به دنبال اعترافات متهمان ، نجاتگران آتش نشانی بلافاصله به دستور قاضی ویژه قتل از پیش تعیین شده مشهاد به باغ واگذار شدند و جسد احمد شاهیر را از زمین بیرون کشیدند. با کشف جسد ، پرونده مجرمان مخوف بسیار مهم شد زیرا برخی از گروگان های فراری هنوز هم بودند. مدتی نگذشت که قاضی شعبه 4 دادستان عمومی مشهاد از کارآگاهان خواست تا خالد افغانی را در صدر بازداشت دستگیر کنند و مشاهدات اطلاعاتی را ارائه دهند.
در حالی که تحقیقات در مورد پرونده گروگان وحشتناک در حال نزدیک شدن به مراحل پایانی آنها بود ، گروهی از افسران پلیس به سرپرستی کاپیتان هاشمی (افسر) ، پس از یک ماه ردیابی گسترده که نشان می داد خالد به کاراج فرار کرده است ، به سرنخ هایی رسیدند. بنابراین ، تحقیقات ظریف برای شناسایی مکان دقیق مخفیگاه وی با تأکید بر قاضی سافاری ادامه یافت و سرانجام دریافت که او و همسرش به عنوان سرپرست و نگهبان در یک مجتمع مسکونی جعلی کار می کنند. مشاهدات اطلاعاتی به زودی به پایان رسید و گروه کارآگاه او را در یک عمل غافلگیرکننده به دام انداخت و در اواخر ماه فوریه به مشهاد منتقل شد.
عضو اصلی باند جنایتکاران ، که برای اولین بار سعی در نشان دادن خود از داستان گروگانگیری نشان داد ، اعتراف کرد که وقتی در شاخه ویژه ای از پرونده های جنایی علیه شواهد غیرقابل انکار بود و جنبه های جدیدی از جرم را در ویلا وحشت نشان داد. وی گفت: “طراحی و برنامه ریزی گروگان با Ali-Kho گروگان بود ، اما وقتی یکی از همدستان من با احمد شاهیر (قربانی) مورد استقبال قرار گرفت ، هر دو نفر زیر آب رفتند ، در آن لحظه خودم را به استخر انداختم.” یکی دیگر از اعضای این باند با چوب او را مورد اصابت قرار داد و دیگری با چاقو به سرش اصابت کرد ، اما وقتی بدن او را بیرون کشیدیم ، طناب را به دور گردن او بستم تا اینکه او بیهوش شود. سپس بدن بی جان او را به یک باغ متعلق به یکی دیگر از همدستان خود بردیم و در آنجا دفن کردیم.
با توجه به اهمیت و حساسیت مجرمان چهار عضو این باند نقاب دار ، تحقیقات بیشتر در مورد جنایات وحشتناک آنها ادامه دارد.