در این بخش مروری میکنیم بر کارنامه هنری و آثار ناموفق کمال تبریزی کارگردان معروف سینما و تلویزیون. مروری بر آثار کمال تبریزی از کارگردان های خوب و توانمند کشورمان که بیشتر او را با فیلم مارمولک به یاد می آوریم ولی حالا یک دهه است که پروژههای ناموفق او از موفقها پیشی گرفتهاند. امروز از 0 تا 100 با آثار کمال تبریزی آشنا میشویم و آثار ناموفق او را بررسی میکنیم. در ادامه با اندلرن همراه باشید.
کمال تبریزی چند اثر توقیف شده در کارنامه ی خود دارد؟
علت توقیف فیلم مارمولک چه بود؟
علت توقیف فیلم سرزمین مادری چه بود؟
با انتخاب منوچهر هادی به جای کمال تبریزی برای کارگردانی سریال کمدی «نیوکمپ»، حالا کمال تبریزی این روزها فقط مشغول تولید تاکشوی «طناز» برای شبکه نمایش خانگی است. کارگردانی که در دهه هفتاد و هشتاد کارنامه بسیار پرباری داشت و مخاطبان برای تماشای آثارش انتظار میکشیدند حالا یک دهه است که پروژههای ناموفقش از موفقها پیشی گرفتهاند و لیست آثار ناموفق کمال تبریزی بلند بالا تر میشود. انتظار نمیرفت کارگردان خوبی، چون کمال تبریزی که فیلمهایی جذاب و تماشایی در کارنامه داشت، اینقدر زود مسیر رو به پایینی را در سینما طی کند. اما این اتفاق چند سالی است که برای تبریزی افتاده و فیلمهای او باوجود هیاهو و سروصدایی که موقع ساخت و هنگام اکران پیدا میکنند، اما درنهایت نه تنها رضایت تماشاگران را برآورده نمیکنند، بلکه حتی دوستداران سینمای او که خاطرات خوبی از فیلمهای مهم و تاثیرگذار کارنامهاش دارند را هم ناامید میکنند.
مختصری درباره کمال تبریزی
کمال تبریزی کارگردان ایرانی، متولد 5 مهر ماه سال 1338 است. او از دانشجوهای پیرو خط امام بود که در گرفتن فیلم و عکس از اشغال سفارت آمریکا نقش داشت. او فارغ التحصیل رشته سینما و تلویزیون از دانشکده هنر میباشد.
کمال تبریزی که سینما را از دستیاری ابراهیم حاتمیکیا و سینمای دفاع مقدس آغاز کرد، موفقترین و مشهورترین کارگردان ایرانی در زمینه ساخت فیلمهای طنز و کمدی است. تبریزی کارهای سینمایی خود را با کارگردانی، نویسندگی، فیلم برداری و تدوین فیلمهای کوتاه از سال ۱۳۵۸ خورشیدی شروع کرده بود، اما فعالیت حرفه ای او در سال ۱۳۶۴ و با دستیار کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا در فیلم هویت آغاز شد.
تبریزی اولین فیلم سینمایی خود را در سال ۱۳۶۷ با نام عبور ساخت. مارمولک پرحاشیه ترین فیلم تبریزی و موفقترین فیلم او در گیشه با فیلمنامهای از پیمان قاسمخانی در ۱۳۸۲ ساخته شد.
مروری اجمالی بر آثار کمال تبریزی
تبریزی اولین فیلم سینمایی خود را سال 67 با نام «عبور» ساخت و تاکنون 19 فیلم بلند دیگر به این فهرست افزوده است. هر چند این فیلمساز در آثار اولیه خود رویکرد خاصی به دفاع مقدس داشت و پس از موفقیت «لیلی با من است» و موفق ظاهر نشدن فیلم «شیدا» بیشتر به فیلم های ماورایی، مذهبی و خط قرمزهای این حیطه روی آورد و در آثار متأخر خود این رویکرد را به مفاهیم انسانی عام تر گسترش داده است.
او سپس «در مسلخ عشق» و «پایان کودکی» را ساخت که توفیق چندانی نیافت و جز آثار ناموفق کمال تبریزی بود اما «لیلی با من است» او را به اوج محبوبیت رساند. «لیلی با من است» با فیلمنامه ای از تبریزی و رضا مقصودی سال 74 ساخته شد. فیلمی که به جهت عبور از خطوط قرمز که برای سینمای دفاع مقدس به نوعی تابو شده بود، ماندگار شد. فیلم بسیار متکی بر فیلمنامه حساب شده و شخصیت پردازی دقیق آدم هاست و ایده اولیه تحول فرد بر اثر قرار گرفتن در یک موقعیت خاص در این فیلم به بهترین و طنازانهترین شکل نمایش داده میشود.
تبریزی با «مهر مادری» از فضای جنگ فاصله گرفت اما این فیلم هم از آثار ناموفق کمال تبریزی بود. سپس با فیلم «شیدا» با فیلمنامهای از رضا مقصودی این بار جنگ را محملی برای شکل گرفتن عشق در این فضا و موقعیت قرار میدهد. ارتباط رزمندهای که دچار آسیب چشمی شده با صدای پرستاری که برای التیام درد او قرآن می خواند، بدل به عشقی اساطیری می شود که او را پس از جنگ به جستجوی دختر وامی دارد. فیلم در عین حال نقدی ظریف به تغییر آرمان و معیارهای سنجش قابلیت آدم ها در دوران پس از جنگ دارد.
«گاهی به آسمان نگاه کن» با فیلمنامهای از فرهاد توحیدی به نوعی پروژه ای جاه طلبانه از این فیلمساز است که سال 81 ساخته شد. این فیلم اقتباس از رمان منحصر بفرد میخاییل بولگاکف، “مرشد و مارگریتا” بود. آنچه اهمیت این اقتباس را چندبرابر می کند رویکردی است که نویسنده و فیلمساز به اینجایی و معاصر کردن قصه داشته اند و با محوریت دادن به قشر جانبازان و شهدا در واقع یک فیلم سوررئال دفاع مقدسی ساخته اند. فیلمی که در زیرلایه های خود نقدی روانکاوانه به آدم ها در موقعیت های مختلف دارد.
«فرش باد» محصول مشترک ایران و ژاپن فیلم دیگر تبریزی بود که در زمان داغ بودن بحث گفتگوی تمدن ها ساخته شد و از معدود آثاری است که سفارشی بودن ایده اولیه آن به هیچ وجه روی وجوه هنرمندانه اثر منفی نمی گذارد. فیلم اثری گرم و جذاب از تقابل فرهنگ ژاپن و ایران در مهد فرهنگ ایران یعنی شهر اصفهان است. تقابلی که به تأثیرگذاری وجوه مثبت در روابط آدم ها می انجامد و در بخشی فرعی تر همیاری ایرانی را برای بافته شدن یک فرش به تصویر میکشد.
«مارمولک» جنجالیترین فیلم تبریزی و موفقترین فیلم او در گیشه با فیلمنامهای از پیمان قاسمخانی سال 82 ساخته شد. فیلمی که از خط قرمزهای حیطه روحانیت عبور کرد و پس لرزههای آن تا مدت ها ادامه داشت. هر چند حضور تبریزی به عنوان فردی خودی کلیه شبهه ها را برطرف میکرد ولی حساسیت موضوع بخصوص انتخاب قالب طنز و کمدی که میتواند حساسیت ها را بالا ببرد به حواشی کار افزود. اما “مارمولک” فیلمنامه حساب شده ای مطابق با اصول فیلمنامه نویسی داشت که طنز کلامی و تکیه بر ادبیات کلامی قشر روحانی و خلافکار در کنار هم از نقاط قوت فیلم بود.
کمال تبریزی بعد از توقیف «خیابانهای آرام» آثاری تولید کرد که نتوانستند موفقیتهای قبلی را برای او به همراه داشته باشند. میتوان گفت «طبقه حساس» مهمترین فیلمی بود که تبریزی در دهه نود کارگردانی کرد.
تبریزی با فاصله گرفتن از آن فضای جنجالی «یک تکه نان» را ساخت فیلمی در ژانر تازه تأسیس معناگرا که با تکیه بر محور قصههای سفرنامه ای، گذر یک فرد از مبدأ به مقصد را پی میگیرد. فیلم میکوشد با طراحی شخصیت ها و خطوط فرعی متعدد باور و اعتقادات سطحی و درونی از قرآن، آموزه های مذهبی و … را به چالش بکشد. او دوباره در «همیشه پای یک زن در میان است» سراغ سوژه جنجالی دیگری رفت فیلم برداشتی آزاد از مجموعه داستان کوتاهی از سیدمهدی شجاعی به همین نام بود و داستان زن و شوهری جوان را روایت میکرد که به رغم یک ازدواج عاشقانه کارشان به طلاق خصمانه رسیده و در این میان پای افراد زیادی به ماجرا باز میشود این فیلم علی رغم کمدی بودن نقدهای اجتماعی جدیای دارد.
او در سال 92 با ساخت «طبقه حساس» و همکاری مجدد با پیمان قاسمخانی دوباره اسمش را بر سر زبانها انداخت. فیلم سوژه ای بکر داشت و علاوه بر موفقیت در گیشه توانست نظر مثبت منتقدان را نیز جذب کند. فیلم درباره مردیست که قبری دو طبقه میخرد اما میفهمد که فروشنده قبر کلاهبردار بوده و طبقه دیگر را که متعلق به آقای کمالی بوده است به دیگری فروخته؛ و حالا مردی غریبه به جای او درون قبر در کنار همسرش دفن شده. فیلم نگاه سنتی به غیرت و مرد غیوور را به زبان طنز نقد میکند.
وی سپس «طعم شیرین خیال» و «امکان مینا» را ساخت فیلمهایی که بسیار مورد انتقاد قرار گرفتند و بسیاری اذعان داشتند هیچ نشانی از کارگردانی درجه یک تبریزی در این آثار نیست و باز هم فیلمی به آثار ناموفق کمال تبریزی اضافه شد.
همین امر منجر به آن شد که تبریزی با یک وقفه دو ساله سراغ فیلم بعدیاش «مارموز» برود. فیلمنامه مارموز را آیدین سیارسریع از طنزنویسان معروف مطبوعات نوشته است. این فیلم داستان زندگی شخصی به نام قدرت است که سودای رسیدن به قدرت به هر قیمتی را دارد. این فیلم نیز به دلیل شباهت کاراکتر اصلیاش به یک شخصیت سیاسی در عالم واقعیت جنجالهای زیادی به پا کرد و سرنوشت اکران آن نامعلوم است.
«ما همه با هم هستیم» پربازیگرترین فیلم او و یکی از پرستارهترین فیلمهای چند سال اخیر و یکی دیگر از آثار ناموفق کمال تبریزی است. داستان فیلم در بستری کمدی روایت میشود و ماجرای سقوط یک هواپیما همراه با مسافرانی است که رازهای مختلفی دارند؛ رازهایی که قرار نیست تا ابد پنهان بمانند… این فیلم به دلیل حضور بازیگران زن و مرد سرشناس و محبوب زیادی مانند گلزار، لیلا حاتمی، مهران مدیری، مانی حقیقی و … از همان ابتدا وارد حاشیه شد.
همچنین تبریزی سریالهایی مانند دوران سرکشی، شهریار، ابله و سرزمین کهن را نیز ساخته است که سرنوشت سریال آخر نامشخص است و یکی دیگر از آثار ناموفق کمال تبریزی است.
در ادامه مروری داریم بر آثار ناموفق کمال تبریزی در یک دهه اخیر.
آثار ناموفق کمال تبریزی
قصههای رودخانه سیاکیا | ۱۳۷۹–۱۳۷۸ (تولید مشترک ایران با مالزی)
این فیلم که تولید ۱۳۷۹–۱۳۷۸ و از آثار ناموفق کمال تبریزی است و تا کنون توقیف است محصول مشترک ایران و مالزی است که 50 درصد آن در ایران و 50 درصد دیگر در مالزی فیلمبرداری شده و بازیگران ایرانی و مالزیایی در آن به ایفای نقش پرداخته اند. این سریال درباره آشنایی یک پسر ایرانی و دختر مالزیایی است که این دو می کوشند خانواده هایشان را به هم نزدیک کنند در حالی که برای خانواده ها ملیت مهم است و حاضر نیستند به این آشنایی تن دهند تا این که بچه ها موفق می شوند این همدلی را به وجود آورند.
کمال تبریزی در این مصاحبه در پاسخ به سؤالی که چرااین سریال توقیف شد؟ گفته است: چون موقعیت ما با موقعیت آنها به عنوان دو کشور اسلامی باهم مقایسه میشد.
در مسلخ عشق | 1369
دومین اثر توقیف شده کمال تبریزی و از آثار ناموفق کمال تبریزی فیلم در مسلخ عشق در سال 1369 بود. در این فیلم به عقب نشینی تانک های ارتش جمهوری اسلامی اشاره شده است اما با اعتراض سازمان عقیدتی سیاسی ارتش مواجه شد و در نهایت این فیلم توقیف شد. کمال تبریزی اعلام کرد ظاهرا بهانه عقیدتی سیاسی ارتش این بود که نمایش این فیلم روحیه نیروهای ارتش را تضعیف میکند.
«کمال تبریزی»در مصاحبه ای اظهار کردکه فیلم «در مسلخ عشق» را شما دیگر نمی توانید ببینید چون فقط یک بار در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد و دیگر هیچ جای دیگر نمایش داده نشد. معلوم نیست که نسخه ای از این فیم وجود داشته باشد و ممکن است معدوم شده باشد . خود من هم نسخه ای از این فیلم ندارم .
مارمولک | 1382
کمال تبریزی، مارمولک را در دورانی ساخت که چند سال از آغاز سقوط اقتصادی سینمای ایران میگذشت. تعداد مخاطبان سالنهای سینما، سالبهسال و در روندی تقریباً مداوم در حال کاهش بود و این خطر بهشکلی جدی احساس میشد که سینمای ایران جایگاه خود را نزد مخاطب از دست بدهد. در چنین شرایطی، مارمولک یک جرقه زودگذر اما شگفتانگیز بود. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم هیچکدام از ساختههای دو دهه اخیر سینمای ایران بهاندازه مارمولک وارد فرهنگ عامه نشدهاند. این فیلم بهسرعت به یک پدیده فرهنگی تبدیل شد.
داستان مارمولک (همانطور که احتمالاً تمام سینمادوستان ایرانی میدانند) در مورد یک دزد سابقهدار بهنام رضا مثقالی (ملقب به رضا مارمولک) است؛ فردی که اصول خود را دارد و بر اساس روش خود دزدی میکند. او در آخرین دزدیاش، فریب چند جوان تازهکار را خورده، ناخواسته در میانه یک سرقت مسلحانه قرار گرفته و دستگیر میشود. رضا برای فرار از حبس طولانیمدت متوسل به راهحل عجیبی میشود: فرار با استفاده از لباس یک روحانی. حالا رضا باید با ظاهری جدید در جامعه زندگی کرده و با چالشهای ناشی از تضاد میان رفتارش و لباسی که بر تن دارد کنار بیاید.
آن روزها «توهین به روحانیت» دلیل توقیف «مارمولک» دانسته شد اما جالب این است که این فیلم در بیست و دومین جشنواره فیلم فجر با کسب 93 درصد آراء، سیمرغ بلورین فیلم منتخب تماشاگران را کسب کرد و در همان مدت زمان کوتاه اکران هم به فروش خوبی دست یافت.
اکران عمومی مارمولک از دوم اردیبهشت ۱۳۸۳ در ۲۶ سالن سینما در تهران آغاز شد (تعداد سالنهای فیلم در تهران بعد از استقبال پرشور مردم بهتدریج به بیش از ۳۰ سالن رسید). فیلم بهتدریج در شهرهایی چون مشهد، قزوین، رشت، یزد، ارومیه، شیراز، اصفهان، خرمشهر، کاشان و زنجان هم روی پرده رفت. اما حواشی پیرامون فیلم بهسرعت بالا گرفت. اعتراضات به نمایش فیلمی که از سوی مخالفان با صفاتی چون «موهن»، «مبتذل»، و «هتاک» مورد اشاره قرار میگرفت باعث شد تا نمایش مارمولک در بسیاری از شهرها در همان روزها و حتی گاه ساعتهای اول متوقف شود.
علیرغم مقاومت اولیه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در نهایت نمایش مارمولک در ۲۸ اردیبهشت به پایان رسید تا این فیلم حتی فرصت یک نمایش عمومی یکماهه را هم نداشته باشد. با این وجود، در همین بیستوچند روز، مارمولک موفق به ثبت آماری شگفتانگیز شد. شاید اگر اکران مارمولک یک ماه دیگر ادامه پیدا میکرد (و البته فیلم امکان اکرانی هرچند کوتاهمدت را در تمام شهرستانهای دارای سینما پیدا میکرد)، این فیلم به رکوردهایی دست پیدا میکرد که هنوز هم برای هر فیلمی غیرقابلدسترسی مینمود.
از رئیسجمهور پاداش نگیرید | 1387
پس از «مارمولک»، کمال تبریزی در هر مدیومی که دست به تولید اثر زد با حاشیههای بسیاری همراه بود به طوری که کارنامه کاریاش پر از فیلمها و سریالهای توقیف شده است و در واقع بیشترین تعداد فیلم های توقیف شده را در کارنامه خود دارد. تبریزی در سال 87 فیلم دیگری به نام «از رئیس جمهور پاداش نگیرید» را ساخت که در آن سعی کرده بود از فضای دو فیلم قبلی یعنی «مارمولک» و فیلم موفق «لیلی با من است» بهره بگیرد، اما این فیلم که با اعتراض اصولگرایان مواجه شد ، توقیف شد و به لیست آثار ناموفق کمال تبریزی اضافه شد و سرانجام پس از هفت سال با حذف برخی سکانسها مجوز اکران گرفت.
حواشی فیلم از رئیس جمهور پاداش نگیرید، شاید از متن فیلم پررنگتر باشد. کمال تبریزی در حالی که فیلم همیشه پای یک زن در میان است را آماده حضور در بخش مسابقه بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر (بهمن ۱۳۸۶) میدید، اواخر آذر نماهای مربوط به حج تمتع فیلم که نامش به ناچار به پاداش تغییر کرده بود را در عربستان و به شکلی کاملا مخفیانه فیلمبرداری کرده بود.
فیلمبرداری اصلی اسفند همان سال آغاز و اواسط اردیبهشت ماه سال بعد و در سکوت کامل خبری به پایان رسید. اما آغاز مرحله تدوین که قرار بود خود تبریزی انجام دهد با وقفهای طولانی به دلیلعدم مشارکت مالی سیما فیلم مواجه شد و اولین دردسرهای فیلم شکل گرفت. تبریزی دو بار فیلم را برای جشنواره فیلم فجر (دورههای بیست و هفتم و بیست و هشتم) فرستاد اما قبل از آغاز جشنواره بیست و هشتم، وزارت ارشاد وقت به دلیل عدم رعایت معیارها و موازین ارزشی فیلم را توقیف کرد. مهدی کریمی تهیهکننده فیلم ایرادات وارد بر فیلم را سلیقهای دانست و به همین دلیل شرایط فروش فیلم به دولت را نپدیرفت.
کمال تبریزی اواسط آبان سال ۹۲ و با روی کار آمدن دولت جدید بار دیگر درخواست پروانه نمایش داد اما در دی ماه همان سال وزارت ارشاد فیلم را بدون هماهنگی با مهدی کریمی (تهیه کننده) و کمال تبریزی و با کیفیت بد صوتی و تصویری برای اهالی رسانه نمایش داد و همین اقدام تبریزی را به وادار به واکنش کرد.
در نهایت، پاداش که نامش بار دیگر به همان نام اولیه تغییر کرده بود، پس از شش سال توقیف، با حذف ۱۵ دقیقه و با فیلمبرداری مجدد برخی صحنهها راهی اکران شد؛ آن هم در ماه مبارک رمضان و آن هم با تحریم حوزه هنری. در حالی که یکی دو بیلبورد شهری فیلم هم توسط افراد ناشناس پاره شده بود.
اغلب صحنههای حذف شده فیلم از رئیس جمهور پاداش نگیرید مربوط به مکه و شخصیت اباذر (با بازی صابر ابر) بوده است.
دونده زمین | 1388
این فیلم که محصول ۱۳۸۹است راجع به یک هنرپیشه مشهور ژاپنی است که نذر کرده در سن 60 سالگی دور دنیا را بدود. او پس از یک سال و اندی آمریکا و اروپا را دویده و در کشور ترکیه متوجه میشود که به سرطان لنفاوی مبتلا است. او با اراده استوار به راهش ادامه میدهد.
دست اندرکاران فیلم «دونده زمین »از او خواسته بودند تا در فیلم در نقش خودش بازی کند و او نیز قبول کرد و فیلم به کارگردانی کمال تبریزی در سال ۸۹ساخته شد.
خیابانهای آرام | 1389
تبریزی که نشان داده به ساخت فیلم هایی با رگههای سیاسی علاقه وافری دارد، در همین سال فیلم «خیابان های آرام» را با اشاره به اتفاقاتی که پس از انتخابات 88 در کشور رخ داد، ساخت و از آنجایی که این فیلم پر بود از اشارات و کنایه های سیاسی، با وجود اینکه پس از جشنواره فجر بیست و نهم پروانه نمایش آن صادر شد اما چند هفته قبل از زمان اکران، اجازه نمایش به آن داده نشد و تاکنون هم اقدامی برای رفع توقیف آن صورت نگرفته و در توقیف همیشگی باقی مانده است و نامش در لیست آثار ناموفق کمال تبریزی نوشته شده است.
داستان فیلم در یک کشور خارجی فرضی و نامشخص اتفاق می افتد و نقش آفرین اصلی درآن پلیس این کشور فرضی است اما نشانه های بکار گرفته شده در فیلم از سوی کارگردان مانند اسامی فارسی ، خودروهای سمند استفاده شده به عنوان خودرو پلیس ، دیالوگی درباره تولید انرژی هسته ایی توسط یک نوجوان در منزل ، دزدیده شدن مجسمه های شهر فرضی قصه و نشانه هایی از این دست ، همگی حاکی از آنست که نگاه کارگردان، متوجه نظام جمهوری اسلامی و نیروی انتظامی کشور و خصوصا حوادث بعد از انتخابات سال گذشته می باشد.
سرزمین کهن (سرزمین مادری) | 1392
تبریزی در کنار تمام این حواشی و فیلم هایی که یکی پس از دیگری توقیف میشدند، از سال 86 مشغول ساخت سریال «سرزمین کهن» بود که جزو سریالهای «الف» و به اصطلاح فاخر تلویزیون محسوب میشد. این سریال که به تاریخ معاصر ایران میپرداخت و لیست بلندی از بازیگران ایرانی نامآشنایی همچون شهاب حسینی، محمدرضا فروتن و نیکی کریمی را در فهرست بازیگرانش داشت، دی ماه 1392 روانه آنتن شد اما ناکامیهای سینمایی کمال تبریزی، در رسانه ملی هم گریبانگیرش شد و پس از پخش چهار قسمت، «سرزمین کهن» از آنتن شبکه 3 حذف شد.
این بار ماجرا کمی پیچیدهتر از قبل بود. توهینی که به ایل بختیاری شده بود نه تنها بختیاریهای استان چهارمحال و بختیاری، خوزستان، اصفهان و لرستان را به اعتراض و واکنش واداشت بلکه نمایندگان این استانها در مجلس شورای اسلامی نیز نسبت به این توهین واکنش نشان دادند. سرانجام کارگردان و تهیه کننده سریال و همچنین مسئولان صدا و سیما از مردم عذرخواهی کردند و قرار شد اصلاحاتی بر روی سریال انجام شود و با بازنگری در پوشش بازیگران زن، برخی صحنهها مجدداً فیلمبرداری شود. جالب اینکه پیش از این حواشی، اجازه پخش سریال با همان پوشش و گریم داده شده بود. سرانجام در سال 96 تیزرهای این سریال پرحاشیه که جزو سریالهای پرهزینه تلویزیون نیز محسوب میشود، با نام «سرزمین مادری» از شبکه 3 پخش شد ولی باز هم به دلیل اعتراض بختیاریها و واکنش برخی نمایندگان مجلس اجازه پخش نیافت. چندی پیش نیز پیشنهاداتی مبنی بر اجازه پخش سریال در شبکه نمایش خانگی مطرح شد که هنوز به نتیجهای نرسیده و تکلیف هزینه هنگفتی که برای ساخت این سریال شده همچنان مشخص نیست.
طعم شیرین خیال| 1393
کمال تبریزی یک سال بعد از موفقیت «طبقه حساس» و از سر گذراندن مشکلات «سرزمین کهن»، فیلم «طعم شیرین خیال» را کارگردانی کرد؛یکی از آثار ناموفق کمال تبریزی که در همان دوران جشنواره فجر، با انتقادهای زیادی روبهرو شد و تعجب سینماگران را برانگیخت. تبریزی قصد داشت فیلمی درباره حمایت از محیط زیست بسازد اما گلدرشت بودن پیام فیلم و ضعف ساختاری آن باعث شد خیلیها آن را فیلیمی تبلیغاتی و فاقد ارزش هنری بنامند. این فیلم توقیف نشد اما در اکران موفق نبود و فقط 500 میلیون تومان فروش کرد.
ابله | 1393
اوایل دهه نود و در شرایطی که هنوز سریالسازی برای شبکه نمایش خانگی چندان فراگیر نشده بود، کمال تبریزی تصمیم به ساخت سریالی 24 قسمتی به نام «ابله» گرفت. همه منتظر بودند با اثری کمدی و جذاب روبهرو شوند اما «ابله» که یکی از آثار ناموفق کمال تبریزی بود، مخاطب هدفش را به جای عامه مردم روی قشری خاص قرار داد و جنس کمدیاش مورد پسند همه نبود. به همین دلیل هم با وجود نکات مثبت زیادی که در اثرش وجود داشت چندان مورد توجه قرار نگرفت و نهایتا بعد از چهارده قسمت به پایان رسید.
امکان مینا | 1394
تبریزی با «امکان مینا» به طور کامل حالوهوایش را در فیلمسازی تغییر داد. اگر اسم کارگردان را روی فیلم نمیدیدیم نمیتوانستیم باور کنیم از زیر دست کمال تبریزی بیرون آمده است. «امکان مینا» فیلمی بود با سوژهای تکراری درباره فعالیت یکی از اعضای سازمان مجاهدین و در آن از ظرافتها و طنازیهای خاص تبریزی خبری نبود. با این حال در جشنواره فجر سیوچهارم، با وجود نقدهای زیادی که به فیلم وارد بود در کمال تعجب، در 9 بخش نامزد سیمرغ شد و نهایتا سیمرغ بهترین موسیقی متن و چهرهپردازی را گرفت. «امکان مینا» یکی از آثار ناموفق کمال تبریزی بود که در اکران در سال 1395، 400 میلیون فروخت.
مارموز | 1397
تبریزی در حرکت بین سینما و تلویزیون، فیلم کمدی سیاسی «مارموز» را روانه اکران کرد، هرچند این فیلم نیز با انتقاداتی رو به رو شد اما با مشکلی در اکران مواجه نشد. گریم متفاوت حامد بهداد و تعریفهایی که درباره داستان متفاوت و خطشکن فیلم «مارموز» و شباهتش به حال و هوای «مارمولک» شنیده میشد، انتظارها را بسیار بالا برده بود. داستان درباره فردی بود که سودای رسیدن به قدرت و سخنرانی در مجلس را داشت اما با اتفاقهای گوناگونی مواجه میشد و سرنوشتش تغییر میکرد.
فیلم با اینکه روی سوژه قابل تاملی بنا شده بود اما از سطح یک ایده جذاب فراتر نمیرفت. نبود کانون تمرکز مشخص در داستان و همچنین استفاده از موقعیتها و دیالوگها و شوخیهای معمولی باعث شد رفته رفته از تعداد مخاطبانش کم شود و نتواند بیش از 6 میلیارد و 500 میلیون تومان در سال 1397 بفروشد.
ما همه باهم هستیم | 1398
کمال تبریزی برای «ما همه باهم هستیم» مجموعهای از بازیگران و کمدینهای مطرح را کنارهم جمع کرد.فیلمی پرهزینه و پربازیگر و گرانقیمت که برخی برچسب «مشکوک المنابع» را به آن میزنند و مسعود فراستی، منتقد مشهور سینما، این فیلم کمدی را اصلاً کمدی و قابل نقد نمیداند. طبیعی بود فیلمی با حضور لیلا حاتمی، مهران مدیری، پژمان جمشیدی، جواد عزتی، مهران غفوریان، محمدرضا گلزار، ویشکا آسایش، سروش صحت، هانیه توسلی و … میتواند پای مخاطبان بسیاری را به سینماها باز کند. با این حال کل فروشش در سال 1398، 10 میلیارد تومان بیشتر نبود. فیلم داستان گنگی داشت و تبریزی سعی کرده بود یک اثر کمدی نمادین خلق کند و همین هم باعث شد بسیاری از مخاطبان نتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
سریال الف ویژه | 1398
محمدرضا هنرمند قصد داشت تا برای مرکز سیما فیلم سریالی کمدی با نام « الف ویژه» را کارگردانی کند. او بعد از مدتی از کارگردانی این سریال انصراف داد و کمال تبریزی جایگزینش شد. تبریزی که سریال هایش از «دوران سرکشی» تا «سرزمین کهن» همواره با حاشیه روبهرو بوده است باز هم اقدام به ساخت سریالی دیگر با عنوان «الف ویژه» کرد که قرار بود برای ماه رمضان 98 آماده شود اما از آنجایی که قرار است هر جا نام کمال تبریزی هست توقیف هم باشد، این سریال نیز توقیف شد با این تفاوت که این بار کمال تبریزی خودش اقدام به توقیف آن کرد!
بعد از تولید حدود 20 درصد از کار، سریال توسط سیما فیلم و معاونت سیما مورد ارزیابی قرار گرفت . بعد ار ارزیابی اعلام شد که تولید این سریال به دلیل پایین بودن کیفیت فنی و ساختاری باید متوقف شود. در پی اخذ این تصمیم تبریزی از پروژه کنار گذاشته شد و سریال نیمه تمام باقی ماند.
میرباقری، معاونت سیما دلیل توقف تولید «الف ویژه» را «پایین بودن سطح کیفی» سریال عنوان کرد اما تبریزی در واکنش به این سخن ضمن تأکید بر بالا بودن کیفیت بخشهای تصویربرداری شده سریال، گفت: «علت تعطیلی پروژه “الف ویژه” من هستم که به دلیل عدم پرداخت حق الزحمه عوامل پروژه از سوی سازمان و تأخیر ناعادلانه در پرداخت اقساط، ادامه فیلمبرداری را متوقف کردم چرا که این روش در سازمان به امری عادی تبدیل شده و متأسفانه تلاش شبانه روزی افراد زحمتکش گروه سازنده نادیده گرفته می شود.»
دستانداز| 1399
آخرین فیلم کمال تبریزی «دستانداز» بود. فیلمی که طبق اعلام رسانهها درباره زنی نویسنده بود که قصد داشت آخرین داستانش را با آرزوهایش همراه کند. این فیلم برای شرکت در جشنواره سیونهم فیلم فجر پذیرفته نشد و بعد از آن هم هیچ پخشکنندهای تصمیم به اکران آن نگرفت. هنوز هم مشخص نیست چه سرنوشتی به همراه داشته باشد. همایون ارشادی، رویا نونهالی، حبیب رضایی، رضا کیانیان و هدی زینالعابدین، بازیگران این فیلم بودند.
کمال تبریزی این روزها درحال ساخت تاکشویی به نام «طناز» برای شبکه نمایش خانگی است. باید منتظر باشیم و ببینیم این پروژه میتواند بعد از مدتها موفقیتی در کارنامه تبریزی باشد یا خیر.
ارسال نقد و بررسی